borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
فاطمه (س) تجلیگاه انوار آفرینش «جلد هشتم»
3 . حدیث یوم الدار

وقتی آیه شریفه ﴿وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبين‏﴾.[1] بر پیامبر اکرم نازل شد، آن حضرت خویشاوندان خود را به منزل ابوطالب دعوت کرد. آنانکه حدود چهل نفر بودند، ‌در منزل ابوطالب گرد آمدند. پس از آنکه از آنان پذیرایی شد، پیامبر روی به آنان کرد و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب، در بین عرب هیچ جوانی بهتر از آن چه من برای شما آوردهام نیاورده است، زیرا من چیزی را آوردهام که خیر دنیا و آخرت شما را در بردارد. خداوند مرا برانگیخته است تا شما را به سوی او فراخوانم. کدام یک از شما مرا در اینباره کمک میکند تا وصی و جانشین من باشد؟

آنان سکوت اختیار نمودند، در این هنگام علی برخاست و پشتیبانی خود را اعلان نمود، پیامبر فرمود: او وصی و جانشین من خواهد بود، پس سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.

سند و مفاد حدیث

علاوه بر محدثان شیعه، بسیاری از محدثان و مورخان اهل سنت نیز این حدیث را روایت کردهاند. شیخ سلیم بشری[2] میگوید: درباره رجال این حدیث بحث و بررسی کردم، همگی از ثقات و افراد مورد اعتمادند، و از طرق مختلف روایت شده است، بدین جهت به درستی آن ایمان دارم.[3]

دلالت این حدیث بر مسئله خلافت جای تردید نیست، زیرا بر آن تصریح نموده است، چیزی که هست در اینجا دو احتمال وجود دارد که لازم است مورد بررسی قرار گیرد:

1. خلافت مورد بحث در این حدیث، خلافت بر خویشاوندان پیامبر است، نه خلافت بر عموم مسلمانان؛ لیکن باید توجه داشت که هر کس خلافت علی برخویشاوندان پیامبر را پذیرفته است، خلافت او را بر عموم مسلمانان نیز پذیرفته است، و هر کس خلافت خاصه را رد کرده، ‌خلافت عامه را نیز رد کرده است. بنابراین، این احتمال، مخالف اجماع مسلمانان و مردود است. گذشته از این، ‌ملاک خلافت خاصه و عامه یک چیز بیش نیست، از اینرو، تفکیک این دو از یکدیگر پذیرفته نیست.

2. آن چه در این حدیث آمده است،‌خلافت علی است، نه خلافت بلافصل او. و این با عقیده اهل سنت نیز سازگار است، زیرا آنان علی را چهارمین خلیفه پیامبر میدانند؛ لیکن باید توجه داشت که این احتمال برخلاف ظاهرِ چنین خطابی است؛ چرا که از نظر قواعد محاوره هرگاه فرمانروا یا رهبری، کسی را به عنوانجانشین خود برگزیند مفاد آنجانشینی بلافصل است. و اگر مقصود غیر از آن باشد، باید قرینهای متصل یا منفصل اقامه کند، چنانکه مثلاً ابوبکر بر بلافصل بودن خلافت عمر تصریح نکرد، با این حال از نظر اهل سنت شکی در این که مقصود جانشینی بلافصل بوده است، وجود ندارد.

 


[1] . شعراء/ 214.

[2] . وی از اساتید الازهر بوده است، و کتاب المراجعات نتیجه نوشته‌‌‌‌هایی است که میان او و امام شرفالدین عاملی مبادله شده است.

[3] . المراجعات، مراجعه 23.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: