بر اساس آنچه در بحث «ام ابیها» گفته شد اولین معنا از سه معنایی که گذشت به سراغ حدیث قدسی «یا احمد لَوْلاكَ لَمَا خلقْتُ الأفْلاكَ» رفتم و برای توضیح این حدیث به شرح زیر توجه فرمائید:
حضرت آیت الله گرامی در تفسیر حدیث لَوْلَاكَ لما خلقْتُ الأفْلاكَ میگوید:
درکتاب کافی شریف در فصل حضرت زهرا یک حدیث آمده است که بعد از پیغمبر اکرم ۷۵ روز حضرت زهرا زنده بود و در این مدت جبرائیل امین میآمد و با حضرت مطالبی را درباره حوادث میگفت، در حقیقت یک نوع وحی از باطن عالم به ظاهر عالم است.
روایت دوم مطلبی است که بعضی از بزرگان علمای شیعه نقل کردهاند و آن اینکه طبق حدیث قدسی خداوند به پیامبر اکرم فرمود که «لَوْلَاكَ لَمَا خلقْتُ الأفْلاكَ»، اگر تو نبودی آسمانها را نمیآفریدم، «وَ لَوْلا عَلیٌ لَمْا خَلَقتُكَ»، اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم، «وَ لَولا فاطِمَةُ لَمْا خَلَقْتُكُما»، اگر فاطمه نبود شما دو تا را خلق نمیکردم.
حدیث دوم به این تعبیر سند قوی ندارد اما به هر حال به طور مرسل یا مرفوع بعضی از علما نقل کردهاند. این حدیث آیا خلاف قواعد است یا طبق قواعد کلیه است که توضیح میدهم.
این مرجع تقلید در ادامه میفرماید: هدف از خلقت عالم، انسان است که این معلوم است، از نظر تاریخ که بشر به همه جا دست اندازی میکند و از همه استفاده میکند و هیچ منعی هم نرسیده و روایات و آیات هم که در این موضوع است. یک نمونه از آیات این است: ﴿سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ﴾[1] و یک نمونه از روایات: «يَا ابْنَ آدَمَ خَلَقْتُ الْأَشْيَاءَ لِأَجْلِك وَ خَلَقْتُكَ لِأَجْلِي» یعنی عالم را برای تو آفریدم و تو را برای خودم آفریدم، پس هدف از خلقت عالم، آدم است.
گفته شده است؛ که هدف از خلقت انسان، استکمال انسان است و کمال انسان پیوستن به وجود برتر و وجود بالاتر که بالاتر از انسان فقط خدا است، اینکه در بعضی از آیات کریمه قران دارد که ما انسان را بر کثیری از مخلوقات برتری دادیم، نمیگوید بر همه مخلوقات به خاطر این است که فرشته در مقام ذات افضل از انسان هستند یعنی چون فرشتگان مبتلای به قوای شهویه و غضبیه نیستند. پس در مقام ذات نورانیترند. ولی در مقام فعل، انسانها میتوانند خیلی بالاتر از ملائکه و فرشتگان باشند.
همه میدانیم که پیامبر اکرم در سفر معراج به جاهایی رفت که جبرائیل نمیتوانست به آنجا برود. جبرائیل نمونه بزرگ عالم فرشتگان است، که قرآن هم درباره او میگوید: ﴿مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ﴾[2] یعنی جبرائیل در آن عالم مورد اطاعت تمام فرشتگان و همه موجودات آنجا است، پس الگوی تمام فرشتگان جبرائیل است و در انسانها هم الگوی تمام انسانها پیغمبر خاتم است و پیغمبر در شب معراج از جبرائیل جلو زد و جبرائیل نتوانست به آنجا برود. بنابراین در مقام عمل و فعل، فرشتگان بالاتر از انسان نیستند، بلکه بالاتر از انسان فقط خداست.
ایشان در ادامه افزود: پس هدف از خلقت انسان میشود کمال و کمال انسان پیوستن به وجود خداست. و پیوستن به وجود خدا برنامه میخواهد و بدون برنامه امکان ندارد. برنامهاش، هم سخت است و هم هر کسی این برنامه را نمیداند.
انسانها برنامه زندگی روزمره خودشان را هم نمیدانند، دائما مجالس شورا و مصلحتی کشورهای پیشرفته عالم دور هم مینشینند و مشورت میکنند و معمولا نمیتوانند دقیقا آنچه را نیاز دارند بفهمند. به این دلیل که اینها دائما قانون وضع میکنند و قوانین گذشته را تغییر میدهند.
و این امر نشان دهنده این است که نفهمیدند. و این است که برنامه حرکتی انسان را (که برنامه سختی هم هست) فقط خدا میتواند بدهد. اوست که خالق انسان است و نیازها و احتیاجات انسان را میداند؛ فقط اوست و دیگری نمیداند.
قرآن تعبیرش این است: ﴿يَا أَيُّهَا الإنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلاقِيهِ﴾[3] یعنی؛ بشر اگر میخواهی به خدا برسی آسان نیست، سخت است یعنی هم عمل سخت است و هم برنامه سخت است، و این برنامه سخت را فقط خدا میتواند بدهد. خداوند به وسیله همه انبیاء برنامههایی را فرستاده، اما اکمل همه برنامهها، برنامههایی است که در ختم نبوت پیغمبر اکرم است و او خاتم انبیاست و آن برنامه اکمل همه برنامههاست.
[1] . سوره لقمان آیه ۲۰ ـ خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده.
[2] . سوره تکویر آیه ۲۲، ﴿ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ (١٩) ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ (٢٠) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ (٢١) ﴾ که این (قرآن) کلام فرستاده بزرگوارى است[= جبرئیل امین] ﴿١٩﴾ که صاحب قدرت است و نزد (خداوند) صاحب عرش، مقام والایى دارد! ﴿٢٠﴾ در آنجا فرمانروا و امین است! ﴿٢١﴾
[3] . سوره انشقاق آیه ۶ ـ اى انسان! تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى کرد.