borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
فاطمه (س) تجلیگاه انوار آفرینش «جلد پنجم»
خواب‌های نرجس خاتون:

در جریان هجرت ولایت‌ مدارانۀ نرجس نکات جالب و ظریفی وجود دارد که برای جوانان امروز ما مفید و مؤثر است. همان‌طور که قبلاً ذکر شد هجرت نرجس خاتون، در پی دیدن رؤیا صورت گرفت. به نظر می‌رسد ضروری باشد که با ذکر مقدمه‌ای در مورد خواب و رؤیا بحث را پی گیری می‌کنیم:

نفس انسان چون مجرد از ماده است و فوق زمان و مکان می‌باشد، همین که انسان به خواب رفت و نفس او از کنترل حواس ظاهری‌اش آزاد گشت، می‌تواند به گذشته و آینده نظر کند و واقعیاتی را که بعداً تحقق می‌یابد ملاحظه کند.

بنا به فرمودۀ اندیشمندان خواب حجت نیست و نمی‌توان زندگی را بر مبنای خواب اداره کرد. بسیاری از خواب‌ها نتیجۀ خطورات ذهنی و یا برخوردهای انسان در طول روز است و در واقع عبور نمایش‌گونۀ وقایع روز در شب است.

گفتنی است که خواب‌هایی که پیامد برخوردهای روز افراد است از سنخ همین مواردی است که قابل اعتنا و تعبیر نیستند. ولی همه خواب‌ها چنین نیست. رؤیای صادقه حقیقتی است که در جای خود باید مورد توجه قرار گیرد و ریشه‌ای قرآنی دارد.

آیت‌الله جوادی آملی، در این زمینه مباحث زنده و زیبایی را بیان کرده است. به بیان ایشان اگر کسی اهل «رؤیت» باشد و نه اهل «نظر» آن گاه که خواب پیامبر و یا امام را می‌بیند، در واقع خود پیامبر را دیده است. و اگر اهل تقوا و اهل رؤیت باشد میزانی برای او هست که اشخاصی را که در خواب می‌بیند بشناسد زیرا خداوند فرمود: « وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً »[1]

یعنی انسان‌های وارسته و با تقوا، خواب‌های مناسب و رؤیاهای صادقه می‌بینند. و این‌گونه خواب‌ها راهنما هستند برای انتخاب بهترین راه‌ها.

در جای دیگر ایشان می‌گوید: خداوند سبحان در هنگام خواب، روح انسان‌های پاک را توفی می‌کند و آنها نزد معلم اول یعنی ذات اقدس الله می‌روند و چون او از آینده و «علم ما یکون» آگاه است و علم او عین ذات اوست به این ارواح نیز از علوم آینده تعلیم می‌دهد. لذا پس از بیدار شدن آنان نیز نسبت به آینده آگاهی‌هایی را می‌یابند.[2]

لذا همۀ خواب‌ها پژواک اعمال بیداری نیستند و برخی از آنها به سان پیام‌آورانی هستند که انسان را برای رسیدن به کمال مطلوب یاری می‌رسانند و هدایت‌گر اویند.

برخی رؤیاها را به چهار دسته به شرح زیر تقسیم نموده‌اند:

1 . خواب‌هایی که بازتاب افکار و زندگی روزانه ما یا امیال و آرزوها و گذشته زندگی ما هستند.

2 . خواب‌هایی که صحنه‌های آشفته و بی اساس و به تعبیر قرآن "اضغاث احلام"‌اند که معلول فعّالیّت توهّم و خیال است همانند افکاری که انسان در حال تب و هذیان پیدا می‌کند.

شکی نیست که خواب‌های نوع اوّل و دومّ تعبیر خاصی ندارد و به عنوان رؤیاهای کاذبه از آن یاد می‌شود.

3 . خواب‌هایی که گویای ضمیر ناخودآگاه و تفسیر کننده چهره باطنی و درونی ما هستند.

4 . رؤیاهای صادقه: این گونه رؤیاها از حوادثی خبری می‌دهند که از حصار زمان و مکان محدودی که در آن قرار دارد، خارج است. به بیان دیگر: رؤیاهای صادقه در آینده نزدیک یا دور واقعیت می‌یابند.

رؤیاهای صادقه دو گونه‌اند: قسمتی از آن‌‌ها صریح و روشن می‌باشند که تعبیری نمی‌خواهند بلکه بدون کم‌ترین تفاوتی همان گونه که در عالم رؤیا دیده شده، تحقق می‌پذیرند.

برخی از آن‌‌ها در عین این که بیان کننده‌ حوادثی هستند که در آینده اتفاق می‌افتد، لیکن بر اثر دخالت عوامل خاص ذهنی و روحی یا غیر آن تغییر شکل یافته و نیازمند به تعبیر است، همانند دیدن برف در خواب، که گویای غم و اندوه یا بیماری است و دیدن نجاست در خواب که نشانه رسیدن پول و مال دنیا است.

لغویون دو واژه «رؤیا» و «خواب» را مترادف می‌دانند، و از مصادیق «رأی؛ یعنی دیدن» است. یعنی چیزی را در خواب می‌بیند.[3]

و این واژه 6 بار در قرآن آمده است. و در لسان قرآن، رؤیا به معنی حتمی بودن وقوع آنها است.[4] به این معنا هر آیه‌‌ای که از قرآن واژه «رؤیا» را ذکر کرده؛ آن رؤیا صادقانه و وقوع آن قطعی است.

پیامبر اسلام می‌فرماید:

خواب و رؤیا بر سه قسم است: یا بشارتی از سوی خداوند است یا غم و اندوهی از طرف شیطان است یا مشکلات روزمره انسان است.[5]

کسانی که خواب می‌بینند چند دسته‌اند:

دسته اول: کسانی که روح کامل و مجردی دارند و بعد از خواب رفتن حواس، با عالم دیگری مرتبط شده و حقایقی را صاف و روشن از دنیای دیگر دریافت می‌کنند. و دیگر نیازی به تأویل نیست.

دسته دوم: کسانی که دارای روح متوسط هستند و در عالم رؤیا حقایق را همراه با تشبیه و تخیل دریافت می‌کنند؛ این گونه خواب‌ها نیاز به تأویل دارد.

دسته سوم: کسانی هستند که روح آنان به قدری متلاطم و ناموزون است که خواب آنها مفهومی ندارد؛ این گونه خواب‌ها قابل تعبیر نیست.

قرآن در سوره‌های مختلفی[6] به رؤیاها پرداخته و به سه دسته فوق اشاره کرده است.

نمونه‌هایی از رؤیاهای صادقانه در قرآن:

الف) رؤیای یوسف درباره سجده یازده ستاره و ماه و خورشید بر او[7]

ب) رؤیای دویار زندانی یوسف که یکی آزاد و دیگری اعدام شد. [8]

ج) رؤیای پادشاه مصر درباره گاو لاغر و چاق[9]

د) رؤیای پیامبر اسلام درباره فتح مکه[10]

هـ) رؤیای مادر موسی درباره گذاشتن بچه در داخل صندوق

و) رؤیای حضرت ابراهیم درباره ذبح فرزندش اسماعیل. (صافات/10). [11]

در نتیجه قرآن، رؤیا را یک اصل مسلم می‌داند و حاصل فعل و انفعالات مغزی و احاطه نفس و روح انسان بر آن معرفی می‌کند. اما تمامی رؤیاها را قابل اعتنا و تعبیر نمی‌داند. روح سالم و پاک، اندیشه ناب، ایمان، حتی غذا و... در رؤیاهای صادقانه دخیل است.

برخی از خوانندگان گرامی ممکن است به مسئلۀ خواب حساسیت داشته باشند و از جهت شامل بودن گزارش تولد به رؤیا، سؤالاتی برایشان مطرح باشد.

در این جا فقط یادآور می‌شویم که رؤیاهای نرجس خاتون یقیناً رؤیای صادقه، بلکه در حد مکاشفه بود.

و در قرآن کریم رؤیای حضرت ابراهیم خلیل‌الرحمان[12] ، رؤیای حضرت یوسف، رؤیای عزیز مصر، و رؤیای دو زندانی دیگر که با یوسف در زندان بودند، آمده است.[13] و ما از اینگونه موارد در تاریخ بسیار داریم.

مسلماً خواب‌های دیده شده از سوی بانو ملیکا و یا همان نرجس خاتون، از نوع رویاهای صادقه است.

پیامبر اسلام می‌فرمایند: هرکس مرا در خواب ببیند، خوابش درست و مطابق با واقع است، چرا که شیطان نمی‌تواند خود را شبیه من سازد. همانگونه که نمی‌تواند در چهره اولیای خدا و پیامبران و امامان نور در آید.

و همچنین امام حسن عسکری به یکی از اصحاب خود می‌فرمایند: کلام ما در عالم خواب مثل کلام ما در عالم بیداری است. [14]

خواب‌های بانوی نور و نیایش، نرجس خاتون، به یقین از جمله خواب‌هایی است که قابل اعتبار و اعتنا است و برای آشنایی با این بانو باید به خواب‌ها و رؤیاهای صادقه و صالحۀ ایشان هم توجه داشت.

این خواب اولین گامی بود که نرجس با ارادۀ الهی در وادی ولایت نهاد. به یقین او از وجود شخص و شخصیت پیامبر آگاهی داشته و دین اسلام را می‌شناخته است و با توجه به جنگ‌هایی که با مسلمانان داشتند اطلاعاتی در مورد دین اسلام داشته است. [15]

 


[1] . درس تفسیر، سورۀ اعراف، آیۀ 188، 18/11/78.

[2] . تفسیر موضوعی ذیل آیۀ «الله یتوفی الانفس حین منامها . . . »

[3] . قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ذیل ماده رأی.

[4] . معجم المقاییس، ابن فارس، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ذیل ماده رأی.

[5] . بحارالانوار، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، ج 14، ص 441.

[6] . یونس/64ـ یوسف/8 و23 و 35 و49 ـ اسراء/60ـ روم/23ـ صافات/102ـ فتح/27.

[7] . (یوسف/5)

[8] . (یوسف/41)

[9] . (یوسف/49 ـ‌35)

[10] . (فتح/27)

[11] . ر. ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلمیه، تهران، ج 9، ص 376 ـ ، ر. ک: یوسف قرآن، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران، ص 20 ـ 18.

[12] . سورة صافات، آیة 102ـ105

[13] . سورة یوسف، آیه‌های 4ـ5، 36ـ41 و 43ـ49.

[14] . مناقب جلد 3 ص 534.

[15] . پیام زن سال نهم، شماره هشتم، آبان 1379، پیاپی 104 .

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: