| من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید | 
 | قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید | 
| فصل گل میگذرد هم نفسان بهر خدا | 
 | بنشینید به باغی و مرا یاد کنید | 
| عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود | 
 | بهر شاد باش قدومش همه فریاد کنید | 
| یاد از این مرغ گرفتارکنیدای مرغان | 
 | چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید | 
| هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس | 
 | برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید | 
| آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک | 
 | فکر ویران شدن خانه صیاد کنید | 
| شمع اگر کشته شد از باد مدارید عجب | 
 | یاد پروانه هستی شده بر باد کنید | 
| بیستون بر سر راه است مباد از شیرین | 
 | خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید | 
| جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه | 
 | ای بزرگان وطن بهر خدا داد کنید | 
| گر شد از جور شما خانه موری ویران | 
 | خانه خویش محال است که آباد کنید | 
| کنج ویرانه زندان شد اگر سهم بهار | 
 | شکر آزادی و آن گنج خدا داد کنید | 
فاطمه (س) تجلیگاه انوار آفرینش «جلد پنجم»
	نعمت آزادی
فهرست مطالب
 
					 
					 
					 
		 
			 
			