فاطمه اطهر3 در ادامه ميفرمايد: «هذا كتاب الله حكما عدلا و ناطقا فصلا».
یعنی: اين كتاب خداست كه حاكمي است عادل، و ناطقي است كه بين حق و باطل جدايي مياندازد.
حق در لغت عربی، در کاربردهای متفاوت و متنوعی به کار رفته از جمله به معنای مطابقت و موافقت آمده. و به خداوند نیز به عنوان موجودی که بر اساس حکمت و فلسفه عقلانی، آفرینش را پدید آورده، حق اطلاق میشود.[1] همچنین به معنای وجوب و ثبوت در برابر باطل[2] آمده و به این معنا در چهار مورد به کار رفته است: مانند ایجاد کننده چیزی بر اساس حکمت؛ شی ایجاد شده بر اساس حکمت؛ اعتقاد به چیزی آن گونه که هست؛ و فعل و سخنی که به اندازه و به هنگام باشد.[3] بیابانى که منتهى به کوه گردد و در دل آن درهها و مجارى آب باشد قرآن میفرماید:
«خداوند آبى از آسمان نازل نمود و آب در دره ها و نهرها به اندازه وسعت و گنجایش آنها جارى گردید (رودهاى کوچک به هم پیوست و سیلى را تشکیل داد) سیل کفهاى بالاروندهاى را با خود حمل نمود؛ (این نه تنها سیل است که کفهایى را با خود حمل مىکند) بلکه در روى فلزاتى که براى زینت و یا ابزار زندگى بر اثر فشار آتش ذوب مىشوند، کفهایى ظاهر مىگردد. خداوند اینچنین حق و باطل را ترسیم مىکند و اندازه ثبات و پایدارى حق و باطل را مجسم مىسازد اما کفها از بین مىروند، ولى آنچه براى مردم سود دارد (مانند خود آب و فلزات) در زمین باقى مىماند. خدا اینچنین مثلها را مىزند (و مقام حق و باطل را روشن مىنماید)».[4]
خود پیامبر اسلام این حقیقت را درباره قرآن؛ با عبارت روشنترى بیان کرده؛ آنجا که مىفرماید: ظاهر آن زیبا و معانى آن عمیق است. شگفتىهاى آن به پایان نمىرسد.[5]
آیه مورد بحث، گواه زنده گفتار ماست. در این آیه منظرهاى از مبارزه حق و باطل با طرح مثالى جالب ترسیم شده است و در آن یک سلسله حقایق فلسفى و اجتماعى و نکات شایان توجه، نهفته است در این آیه، حق به آبهایى که در زمین مىماند و یا فلزاتى که مردم از آنها استفاده مىکنند و باطل به کفهاى روى سیلابها و یا روى فلزات مذاب، تشبیه شده است.
[1] . مفردات، ص246.
[2] . لسان العرب، ج 3، ص 255.
[3] . مفردات، ص 146.
[4] . سوره رعد آیه 17 .
[5] . اصول کافى، ص 591.