. انس بن مالک نقل می‌کند: «جده‌اش (ملیکه) رسول خدا6 را برای غذایی که برای آن حضرت پخت، دعوت کرد. پیامبر6 از آن غذا و طعام خورد، سپس فرمود: برخیزید و با من نماز اقامه کنید. انس بن مالک می‌گوید: برخاستم و حصیری را که بر اثر مرور زمان سیاه شده بود، آبی پاشیدم و نمناکش کردم. پیامبر6 بر آن ایستاد. من پشت سر حضرت و آن پیر زن (جده‌اش) پشت سر من به نماز ایستادیم.[1]

همچنین از انس روایت دیگری است با این مضمون که می‌گوید: «یکی از عمه‌هایم برای پیامبر6 طعامی پخت و خطاب به پیامبراکرم6 گفت: من دوست دارم در منزل من غذا میل کنی و در آن جا نماز بخوانی! انس می‌گوید: پیامبر6 آمد، حصیر بزرگی که در منزل بود، دستور داد آن را در گوشه‌ای از اتاق گذاشتیم و روی آن را آب و جارو کردیم، پس پیامبر6 بر روی آن به نماز ایستاد و ما پشت سر آن حضرت نماز اقامه کردیم».[2]

همچنین از انس بن مالک روایت است که می‌گوید: «ام سلیم از رسول خدا6 درخواست نمود تا به منزلش بیاید و نماز بخواند، تا وی آن جا را مکان همیشگی نمازش قرار دهد! رسول خدا6 درخواست ام سلیم را اجابت کرد، به منزل او آمد، حصیری را که در خانه‌اش بود با آب مرطوب نمودم و پیامبر در آن جا نماز خواند، ام سلیم با پیامبر6 نماز گزارد و آن جا را مصلای خویش قرار داد».[3]

1. 2. ابن عباس نقل می‌کند: «رسول خدا6 بر حصیر کوچک نماز می‌گزارد».[4]
2. 3. ابو سعید خدری می‌گوید: «بر پیامبر6 وارد شدم، دیدم آن حضرت بر روی حصیر نماز می‌خواند و بر همان حصیر سجده می‌کند».[5]

4. میمونه (همسر پیامبر) نقل می‌کند:

«رسول الله در حال نماز بود و من در کنارش بودم به گونه‌ای که پیراهنش به من می‌خورد، هنگامی که به سجود می‌رفت، و بر حصیر نماز می‌گزارد».