| به لحظهای که در آن شعلهها نوا کرده | 
 | برای آمدنت مادرت دعا کرده  | 
| برای اینکه بگیری تو انتقامش را  | 
 | میان نافله هایش چه نالهها کرده  | 
| اگر که شیعه شدیم اعتقاد مااین است  | 
 | به یمن توست به ما هم گر اعتنا کرده  | 
| تو گفتهای که بود الگوی تو مادر تو  | 
 | همان که شیر خدا بر وی اقتدا کرده  | 
| هزار سال گذشته هنوز عزاداری  | 
 | تمام عمر تو را غصهاش عزا کرده  | 
| شنیدهام که بدست شماست پیرهنش | 
 | نگه به پیرهنش بادلت چها کرده | 
| برای زخم کبودش بیار دارویی | 
 | همان که بهر ظهورت خدا خدا کرده[1] | 
[1]. سرودهی جواد حیدری.
 
					 
					 
					 
		 
			 
			