در این بخش اشارهای به فضایل اهل بیت عصت و طهارت: میكنیم تا بدانید این بزرگوارانی كه حقشان غصب شده و مورد ظلم واقع شدهاند كیانند. اگر چه بیان این مختصر هیچگاه گویای عمق عظمت آنها نیست كه گفتهاند:
«كتاب فضل تو را آب بحر كافی نیست |
|
كه تر كنم سرانگشت و صفحه بشمارم» |
ابتدا نظری به قرآن كریم میاندازیم تا نظر قرآن را در این باره بدانیم:
1 ـ آیه تطهیر
خدا چنین میخواهد که پلیدی را فقط از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملا پاکیزه گرداند.[1]
تحقیقات پردامنه و دقیقی که مفسّران و محدّثان و دانشمندان علوم و معارف اسلامی در کتابهای مبسوط اعتقادی و بر اساس اسناد و مآخذ معتبر انجام دادهاند، نشان میدهد که هدف و منظور آیه شریفه از «اهل بیت» پنج تن آل عبا: است.
اینکه بعضی «بیت» را در اینجا اشاره به «بیت اللّه الحرام» و کعبه دانسته و اهل آن را «متقین» شمردهاند، با سیاق آیات نامتناسب است؛ چرا که در این آیات، سخن از پیامبر6 و بیت او در میان است، نه بیت اللّه الحرام و هیچ قرینهای بر آنچه گفتهاند، وجود ندارد.[2]
نگاهی به مآثر و مآخذ معروف و معتبر علمای نام آور خاصّه و عامّه، نکات مهمی را در این زمینه روشن میسازد؛ از جمله، جلال الدین سیوطی در تفسیر معروف الدرّالمنثور، در تفسیر و توجیه این آیه شریفه، بیش از بیست حدیث نقل کرده است که اثبات میکند: منظور از «اهل بیت» همان پنج بزرگوار اهل کسا هستند.
ابن جریر طبری بیش از 15 حدیث در این باره آورده است که مراد آیه از «اهل بیت» همان پنج تن بزرگواران خاص است.[3]
تنها سؤالی که اینجا باقی میماند این است که چگونه در لابه لای بحث از وظایف زنان پیامبر6، مطلبی گفته شده است که شامل زنان ایشان نمیشود؟
اول این که، مرحوم طبرسی در مجمع البیان چنین میفرماید: این اولین بار نیست که در آیات قرآن، به آیاتی برخورد میکنیم که در کنار هم قرار دارند و اما از موضوعات مختلفی سخن میگویند. قرآن پر است از این گونه بحث ها. همچنین در کلام فصحای عرب و اشعار آنان نیز شواهد فراوانی بر این موضوع موجود است.[4]
دوم این که، مفسّر بزرگ و نویسنده المیزان؛ پاسخ دیگری بر آن افزوده که خلاصه اش چنین است: ما هیچ دلیلی در دست نداریم که جمله ﴿إِنَّما يُريدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ.. .﴾ همراه این آیات نازل شده است، بلکه از روایات به خوبی استفاده میشود که این قسمت جداگانه نازل گردیده، اما هنگام جمع آوری آیات قرآن در عصر پیامبر یا پس از آن، در کنار این آیات قرار داده شده است.[5]
پاسخ سوم این است؛ که قرآن میخواهد به همسران پیامبر6بگوید: شما در میان خانواده ای قرار دارید که گروهی از آنان معصومند. کسی که در زیر سایه درخت عصمت و در کانون معصومان قرار گرفته، سزاوار است که بیش از دیگران مراقب خود باشد، و انتساب او به خانواده ای که پنچ معصوم پاک در آن است، مسئولیتهای سنگینی برای او ایجاد میکند.[6]
آیات مربوط به ازواج پیامبر از آیه 28 شروع میشود و به آیه 34 منتهی میگردد. خداوند متعال در این آیات، زنان پیامبر را یک بار به لفظ «ازواج» و در مرتبه دوم، به لفظ «نساء النبی» مورد خطاب قرار داده، اما در بین آیات، از این الفاظ به واژه «اهل البیت» عدول کرده است. این عدول قطعاً قرینه است بر اینکه مخاطب در این قسمت از آیه تغییر کرده و شامل زنان پیامبر نمیشود.[7]
به هر حال، لحن و مفاد آیات مربوط به زنان پیامبر به گونه ای است که به خوبی نشان میدهد آنها در آن حد و اندازه نیستند که مشمول آیه تطهیر باشند. آیه تطهیر بر طهارت و عصمت مطلق اهل بیت: از هر گناه و لغزش و حتی نیّت گناه (و بلکه اشتباه و نسیان) دلالت میکند.
این معنا با آنچه آیات پیشین درباره زنان پیامبر گفته است، سازگاری ندارد؛ چرا که در آیات قبل، خداوند به زنان پیامبر نصیحت میکند. یکی از مفاهیمی که به اهل بیت مرتبط و فقط مخصوص ایشان است، موضوع پاکی از رجس و پلیدی است. تعبیر به «انّما»، که معمولا برای حصر است (و نیز منادا واقع شدن «اهل بیت» در آیه) دلیل بر این مدعاست.
جمله «یرید» به اراده تکوینی پروردگار اشاره دارد، وگرنه اراده تشریعی و به تعبیر دیگر، لزوم پاک نگاه داشتن خویش، انحصاری به خاندان پیامبر ندارد و همه مردم بدون استثنا، به حکم شرع، موظّفند از هر گونه گناه و پلیدی پاک باشند.[8]
ممکن است گفته شود: اراده تکوینی موجب نوعی جبر است. اما این گونه نیست؛ زیرا معصومان به خاطر تأییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار بر گناه، به سراغ گناه نمیروند؛ درست همان گونه که هیچ عاقلی حاضر نیست قطعه آتشی را بردارد و به دهان خویش بگذارد، با اینکه نه اجباری در این کار است و نه اکراهی. این حالتی است که از درون انسان بر اثر آگاهیها و مبادی فطری و طبیعی میجوشد، بی آنکه اجباری در کار باشد.[9]
واژه «رجس» به معنای شیء ناپاک است، خواه ناپاک از نظر طبع آدمی باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه اینها. بنابراین، عصمت درباره اهل بیت شرط است و آیه تطهیر نیز بر آن دلالت میکند. اگر مصداق اهل بیت مشخص شود پس از پیامبر خدا، عصمت منحصر در آنهاست؛ زیرا بر عدم عصمت دیگران اجماع داریم.
اگر گفته شود: مراد از عصمت، بخشش گناهان ایشان است،
در پاسخ میگوییم: مغفرت و بخشش گناه موجب انقلاب از آنچه بر گناه کار واقع شده، نمیگردد. علاوه بر آن، مغفرت گناه پس از تحقق آن است، و مذنب در هنگام صدور گناه، طاهر نیست، ولی آیه بر تطهیر کلی دلالت دارد؛ یعنی در همه حال، پاک و طاهرند.[10]
با توجه به آیه 124 سوره مبارکه بقره ﴿لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمينَ﴾، میتوان گفت: کسی میتواند پس از پیامبر منصب حکومت را به دست گیرد که ظلمی در حق خدا، خود و دیگران مرتکب نشده باشد. کلمه «ظالمین» در آیه مذکور، مشتق است و بنابر مبانی اصولی، «ظلم» گذشته، حال و آینده را در برمی گیرد.
بنابراین، غیر خلفای دوازده گانه، که شیعیان به آنها معتقدند، دیگران به نوعی مشمول این آیه نمیشوند؛ مثلا، خلفای سه گانه اهل تسنّن، پیش از پیامبر، در جاهلیت بودند و بعد اسلام آوردند. پس بر گذشته شان نوعی ظلم مترتّب است؛ زیرا در حق خدا، ظلم کردند و بت پرست بودند. بنابراین، مطابق این آیه و آیه «تطهیر»، که بر عصمت اهل بیت: دلالت دارد، منصب حکومت و خلافت ـ که همان عهد خداوند است ـ به آنها نمیرسد. در این باره، مرحوم آخوند خراسانی، صاحب کفایه، میفرماید: چون مقام امامت از مناصب الهیه است، ظالم ـ اگرچه آنی متلبّس به ظلم شود ـ نمیتواند این مقام عظیم را عهده دار شود.[11]
2ـ سوره دهر
میان مفسّران، مکی یا مدنی بودن سوره مورد اختلاف است؛ اما اجماع علما و مفسّران شیعه بر این است که همه یا دست کم بخشی از آیات آغاز سوره، که مقام ابرار و اعمال صالح آنها را بیان میکند، در مدینه نازل شده است. شأن نزول آن، داستان نذر حضرت علی، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین: و فضّه است.
مشهور علمای اهل سنّت نیز نزول سوره را در مدینه میدانند. برای مثال، در کتاب تاریخ القرآن ابوعبد اللّه زنجانی از کتاب نظم الدرر و تناسق الآیات و السور، از جمعی از بزرگان اهل سنّت نقل کرده که سوره دهر را در ردیف سورههای مدنی آوردهاند. زمخشری در تفسیر کشّاف، شأن نزول معروف آیات آغاز این سوره را در مورد نذر حضرت علی7، همسر و فرزندانشان نقل کرده است.
گذشته از موارد مزبور، جمع کثیری از بزرگان اهل سنّت، نزول آیات اول سوره ﴿إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً﴾[12] را درباره خانواده حضرت علی: دانستهاند که شهادتی است بر مدنی بودن آن؛ زیرا تولّد امام حسن و امام حسین8 در مدینه بوده است.
سیوطی در کتاب الاتقان از بیهقی روایت کرده که او در کتاب دلائل النبوّهٔ، روایت کرده که گفتهاند: خدای تعالی سورههای بقره، آل عمران.. . و «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ».. . را در مدینه نازل کرده است. در همان کتاب، از ابن الضریس روایت آورده است که گفته: هر وقت آغاز سورهای در مکّه نازل میشد، در همان مکّه نوشته میشد.. . و آنگاه در مدینه سوره بقره،. .. و انسان (دهر) نازل شد.[13]
محمّد بن علی ترمذی در نوادر الاصول (ص 64)، شهاب الدین بن عبدربّه در العقد الفرید (ج 3، ص 42 ـ 47)، زمخشری در کشاف (ج 2، ص 511)، خوارزمی در مناقب (ص 180)، ابوموسی مدینی در الذیل (ص 581)، فخر رازی در تفسیر خود (ج 8، ص 276)، ابوسالم محمّدبن طلحه شافعی در مطالب السؤل (ص 31)، و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه (ج 3، ص 257) اعتقاد دارند: این سوره در شأن حضرت علی و خاندان پاکش: نازل شده است.[14]
[1] . سوره احزاب، آيه 33.
[2] . ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1353، ج 17، ص 293.
[3] . مهدي نيلي پور، فرهنگ فاطميه، اصفهان، عترت، 1380، ص 31.
[4] . ناصر مكارم شيرازي و ديگران، پيشين، ج 17، ص 294.
[5] . همان، ص 295.
[6] . همان، ص 295.
[7] . همان، ص 21.
[8] . ناصر مكارم شيرازي و ديگران، پيشين، ج 17، ص 293 ـ 295.
[9] . ناصر مكارم شيرازي و ديگران، پيشين، ج 17، ص 293 ـ 295.
[10] . معيار ما در اعتقادات، ابوطالب، تجليل تبريزي، ص 119 ـ 120.
[11] . آخوند خراساني، كفايهٔ الاصول، قم، موسسه نشر اسلامي، 1424، ج1، ذيل مبحث مشتق.
[12] . سوره دهر ، آیه 5.
[13] . سيد محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، قم، اسلامي، 1363، ج20، ص 211.
[14] . علامه اميني، الغدير، بيروت، دار الكتاب العربي، ج 3، ص 107 ـ 109.