طبق اعتقاد اهل سنت، خداوند از پيشى گيرندگان مهاجر و انصار براى هميشه راضى شده است و آنها بدون حساب و كتاب وارد بهشت مىشوند؛ در حالى كه طبق آيات قرآن كريم حتى پيامبران نيز در قيامت از حساب و كتاب مستثنا نيستند و آنها بايد حساب پس دهند. خداوند در سوره اعراف مىفرمايد:
«به يقين، (هم) از افرادى كه پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم كرد (و هم) از پيامبران سؤال مىكنيم!».[1]
تا جايى كه خداوند پيامبران خود را تهديد مىكند كه اگر ذرهاى به خداوند شرك بورزند، تمام اعمال نيكى كه تا به حال انجام دادهاند، از بين خواهد رفت و از زيانكاران خواهند شد. در سوره انعام، پس از نام بردن هيجده نفر از پيامبران بزرگ خود مىفرمايد: «و اگر آنها مشرك شوند [مىشدند]، اعمال (نيكى) كه انجام دادهاند، نابود مىگردد» (و نتيجهاى از آن نمىگيرند).[2]
و خطاب به خاتم پيامبران6 مىفرمايد:
«به تو و همه پيامبران پيشين وحى شده كه اگر مشرك شوى، تمام اعمالت تباه مىشود و از زيانكاران خواهى بود.»[3]
و با تهديدى كه در سوره حاقّه آمده است، جاى هيچ ترديدى را باقى نمىگذارد، كه تفاوت و تبعيضى بين هيچ يك از بندگان نيست، و همه بايد پاسخگوى اعمال خود باشند؛ حتى اگر برترين مخلوق و خاتم پيامبران باشد:
«اگر او سخنى دروغ بر ما مىبست، ما او را با قدرت مىگرفتيم، سپس رگ قلبش را قطع مىكرديم، و هيچ كس از شما نمىتوانست از (مجازات) او مانع شود».[4]
هنگامى كه خداوند پيامبرانش را اين گونه تهديد مىكند، اهل سنت با چه تضمينى ادعا مىكنند كه خداوند از پيشى گيرندگان مهاجر و انصار براى هميشه راضى شده است و آنها هر عمل زشتى انجام دهند، محاسبه نشده و به طور قطع بهشتى هستند؟!
از اين گذشته، خداوند در همين دنيا برخى از پيامبران بزرگ خود را
فقط به خاطر ترك أولى (از ديدگاه اهل سنت گناه) مجازاتهاى سختى كرده است.
حضرت آدم7 را به خاطر يك ترك اولى از بهشت برين اخراج كرد:
«و گفتيم: اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مىخواهيد، گوارا بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد. پس شيطان باعث لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بيرون كرد. و (در اين هنگام) به آنها گفتيم: «همگى (به زمين) فرود آييد! در حالى كه بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود. و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى خواهد بود. سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبهپذير و مهربان است.»[5]
و يونس را در كام نهنگ افكند:
«و ذا النون [يونس] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مىپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت) در آن تاريكيها (ى متراكم) صدا زد: (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!».
ما دعاى او را به اجابت رسانديم و از آن اندوه نجاتش بخشيديم و اين گونه مؤمنان را نجات مىدهيم!.[6]
و حضرت نوح را فقط به خاطر درخواست نجات فرزند گنهكارش، مؤاخذه مىكند:
«نوح به پروردگارش عرض كرد: پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در باره نجات خاندانم) حق است و تو از همه حكمكنندگان برترى!.
فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايستهاى است]! پس، آنچه را از آن آگاه نيستى، از من مخواه! من به تو اندرز مىدهم تا از جاهلان نباشى!!
عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مىبرم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود!»[7]
چگونه است كه خداوند پيامبران بلند مرتبه خود را فقط به خاطر ترك اولي، اين چنين مجازات مىكند؛ اما صحابه را به خاطر اعمال ناشايستى همچون تهديد دختر رسول خدا به آتش زدن خانهاش، شكستن پهلو و شهادت فرزندش، نشستن بر مسند خلافت بدون آن كه شايستگى آن را داشته باشد، كنار زدن خليفه منصوب خداوند، بدعتهاى متعدد در دين اسلام و منحرف كردن آن از مسير اصلى اش و.. . نه تنها مجازات نمىكند؛ بلكه به آنها وعده قطعى بهشت داده و رضايت ابدى خود را از آنها اعلام مىدارد؟!