borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد هشتم»
ب : احکام الهی و اقسام آن

از مباحث مهم فقهی و اصولی تعریف حکم شرعی الهی و شناخت حق و رابطه بین آنها است. حکم چه ماهیتی دارد که از حق متمایز می‌شود و اقسام حکم چیست؟

حکم خداوند که برای زندگی شخصی و اجتماعی انسان وضع می‌شود به دو قسم تقسیم می‌شود:

۱) احکام تکلیفی

۲) احکام وضعی

احكام تكلیفی؛ نوعی از احكام الهی است که جهت فعل (مجموعه رفتار یا گفتار) یا ترک فعل انسان در زندگی شخصی و اجتماعی تشریع می‌شود. توضیح اینکه خداوند خالق حکیم، شماری از رفتارها و گفتارها را مد نظر حکیمانه خود قرار می‌دهد بر پایه مصالح و مفاسدی که او تشخیص می‌دهد انجام آنها را از انسان طلب یا منع می‌کند.

چنانچه خداوند منان، رفتار یا گفتاری را تا حد لزوم از انسان طلب کند آن کار واجب است وحکمی که بدان تعلق گرفته است (وجوب) نامیده می‌شود.

چنانچه خداوند حکیم رفتار یا گفتاری را تا حد لزوم از انسان منع کند آن کار حرام است و حکمی که بدان تعلق پیدا می‌کند (حرمت) نامیده می‌شود.

بنابراین وجوب و حرمت، اصلی‌‌ترین احکام تکلیفی هستند که منبع پیدایش حق و تکلیف انسان می‌شوند. چنانچه در تقنین و تشریع الهی، دو طرف حکم، تنها خدا و انسان باشند مصداق حق الله درست می‌شود، مانند حکم وجوب نماز.

ولی اگر دو طرف حکم، انسان با انسان (فرد یا جامعه) باشد مصداق حق الناس تحقق پیدا می‌کند، مانند حکم وجوب پرداخت نفقه زوج به زوجه. و ضمانت این حقوق با خداست، که با وعید عذاب‌های دنیوی و اخروی فرد، انسان یا جامعه انسانی را همواره در کلام وحی مورد خطاب قرارداده است.

حال چنانچه خداوند منان، از طریق وحی به نبی6 رفتار یا گفتاری را تا حد لزوم از انسان طلب نکند آن کار مستحب است، مانند نماز مستحبی یا انجام کار خیر. و حکمی که بدان تعلق گرفته است استحباب نامیده می‌شود. و چنانچه خداوند منان رفتار یا گفتاری را تا حد لزوم از انسان منع نکند آن کار مکروه است. مانند خلف وعده کردن و حکمی که بدان رفتار یا گفتار تعلق می‌گیرد کراهت، نامیده می‌شود.

در نهایت شمار زیادی از فعل‌ها و ترک فعل‌ها باقی می‌ماند که هیچ یک از احکام تکلیفی چهارگانه فوق بدان تعلق پیدا نمی‌کند. فقدان احکام تکلیفی چهار گانه، نسبت به حوزه این دسته از رفتارها و گفتارها موجب می‌شود تا خداوند منان انسان را در آزادی کامل فعل یا ترک فعل آنها قرار دهد. به چنین آزاد گذاشتن خداوند حکم اباحه می‌گویند و آن فعل‌ها و ترک فعل‌ها را مباح می‌نامند.

پس خداوند در مقام مقنن نسبت به انسان؛ پنج نوع حکم تکلیفی؛ وجوب، حرمت، استحباب، کراهت و اباحه دارد .یعنی نسبت به هیچ فعل یاترک فعلی از انسان غافل نیست بلکه برای آن برنامه ای دقیق، برای چگونه زیستن در زندگی خصوصی و اجتماعی دارد.


فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: