borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد هشتم»
قسم دروغ، اولین شگرد ابلیس

با توجه به سه مطلبی که در پاسخ حضرت زهرا3 آمده بود باید به چند نکته که برای زندگی ما نیز مفید است توجه داشته باشیم:

بخش اول پاسخ این بود که وی ادعا کرد من مطیع شما هستم و شما را دوست می‌دارم و با هر کس که با شما مخالفت کند مخالفم. وی خدا را شاهد گرفت که من با شما دشمنی ندارم و تنها قصد انجام وظیفه داشتم.

صرف‌نظر از این‌که گوینده این حرف چه کسی است و در چه مقامی این سخنان را گفته است به عنوان یک مطلب کلی این سؤال مطرح است؛ که اگر در یک جریان اجتماعی کسی به ما راهی نشان دهد و برای جلب نظر ما متوسل به قسم شود وظیفه ما در برابر او چیست؟

برای یافتن پاسخ باید بدانیم که بنیان‌گذار این شگرد ابلیس است. وی به آدم و حوا گفت: «من به شما نصیحت می‌کنم که از درخت ممنوعه بخورید. من این سخن را از سر خیرخواهی و دلسوزی به شما می‌گویم.» بعد برای این‌که آن‌ها باور کنند قسم خورد. این قسم ابلیس باعث شد که آدم و حوا به خوردن آن درخت تمایل پیدا کنند و واقع شد آن‌چه واقع شد.

این اولین شگردی بود که ابلیس برای گمراه‌کردن انسان به کار گرفت. این جریان ادامه داشت و شاگردان ابلیس هم این درس را خیلی خوب یاد گرفتند. از این روش در زمان پیغمبر اکرم6 هم استفاده شد.

قرآن خطاب به پیامبر6 می‌فرماید: وقتی منافقان پیش تو آمدند و گفتند ما شهادت می‌دهیم تو پیغمبر خدا هستی و قسم خوردند که ما حقیقتا به شما ایمان داریم، تو باور نکن![1] این‌ها دروغ می‌گویند. معلوم می‌شود وقتی منافقان فهمیدند که اگر اظهار مخالفت کنند در جامعه پذیرفته نمی‌شوند و بیشتر رسوا می‌شوند اظهار ایمان کردند. خداوند می‌فرماید: بله، خدا می‌داند که تو پیامبر هستی، اما هم او شهادت می‌دهد که این‌ها دروغ‌گو هستند. بعد می‌فرماید: این‌ها قسم‌هایشان را سپر قرار دادند تا از مخالفت‌ها و حملات شما در امان بمانند.[2] این همان درسی است که ابلیس عملا به شاگردانش داد. آیا بعد از آن تاریخ هم استفاده از این شگرد ادامه دارد؟

در عصر خودمان بارها دیده‌ایم که کسانی ادعا کردند که: «ما پیرو خط امامیم. جز راه او راهی نداریم و جز حرف او حرفی نمی‌زنیم. ما ولایت‌فقیه را قبول داریم و تا آخر به آن پایبندیم.» اما بعد از چندی معلوم شد که دروغ می‌گفتند. نه خط امام را قبول دارند و نه ولایت فقیه را؛ این حرف‌ها هم وسیله‌ای برای فریب دادن مردم بوده است. این شگردی است که شیطان به آن‌ها یاد داده و این‌ها هم خوب یاد گرفته‌اند. مردم نجیب و دل‌پاک هم باور می‌کنند. البته مردم زمان ما علاوه بر پاکی، زیرک هم شده‌اند و با تجربیاتی که پیدا کرده‌اند این ادعاها را به این زودی‌ها باور نمی‌کنند. ولی هنوز هم گوشه و کنار آدم‌های ساده‌دلی هستند که سخنان این‌گونه افراد را باور می‌کنند.

قرآن می‌فرماید: منافقان این قسم‌ها را سپر قرار داده‌اند تا از حملات شما در امان بمانند. مراقب باشید که فریب این‌ها را نخورید. آن‌ها اگر راست می‌گویند باید این ادعایشان در عمل ظاهر شود. اگر پیرو خط امام هستند باید ببینند جانشین امام چه می‌گوید و به آن عمل کنند. اگر اینان پیرو خط امام‌اند پس چرا رفتارشان با رفتار امام موافق نیست؟! اگر ولایت‌فقیه را قبول دارند پس چرا امر و نهی او را قبول نمی‌کنند؟![3]

 


[1] . ﴿إِذَا جَاءک الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّک لَرَسُولُ اللَّـهِ وَاللَّـهُ یعْلَمُ إِنَّک لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکاذِبُونَ﴾؛ سوره
منافقون، آیه1.

[2] . ﴿اتَّخَذُوا أَیمَانَهُمْ جُنَّةً﴾ سوره منافقون، آیه 2.

[3] . این درسی است که ما باید از این جریان بگیریم و حتی فریب قسم و ادعای خشک و خالی اشخاص ظاهرالصلاح را هم نخوریم و تنها وقتی که ادعایشان با عمل توأم بود بپذیریم. البته در مسائل شخصی ممکن است آدم از حق خودش بگذرد، اما وقتی پای دین، پای حقوق جامعه و پای مصلحت کشور به وسط می‌آید نباید به سادگی گذشت کرد. در چنین موقعیتی باید انسان یقین پیدا کند و به صرف ادعا و قسم و ظاهر خوش نباید فریب بخورد. البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که این طور هم نیست که هر کس ادعای خیرخواهی کرد باید از ابتدا بگوییم دروغ می‌گویی؛ بلکه تا آن‌جا که نشانه‌های عملی، او را تأیید می‌کنند باید از او حمایت ‌کنیم و هر وقت نشانه‌های انحراف را در او دیدیم دست از حمایتش برداریم. این یک درس کلی است و به ما می‌آموزد که سادگی نکنیم. به خصوص در مسائل اجتماعی و امور دینی سهل‌انگاری پسندیده نیست. انسان باید برای هر قدمی که برمی‌دارد پیش خدا حجت داشته باشد.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: