borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد هشتم»
الف ـ خشونت ذاتى عمر:

خشونت و تندخويى جزو سرشت او شده بود و شايد غير از آن را براى خود نقص مى دانست.

ابن ابى الحديد معتزلى، در معرفى وى مى نويسد:

عمر بسيار تندخو، (گستاخ) نامهربان و بد برخورد بود. او پيوسته عبوس و ترش رو بود و باورش اين بود كه اين تندخويى‌ها فضيلت است و خلاف آن نقص و عيب است.[1]

محمد بن سعد، در الطبقات الكبرى مى‌نويسد:

نخستين سخنى كه عمر بن الخطاب هنگام قرار گرفتن بر منبر ‌مى‌گفت اين بود:

خدايا من تندخويم؛ پس مرا نرم و ملايم قرار ده! و من ضعيفم؛ پس مرا قوى ساز! و من بخيلم؛ پس مرا سخى گردان.[2]

امير مؤمنان علي7 نيز در خطبه شقشقيّه (خطبه سوّم نهج البلاغه) با اشاره به همين نكته مى فرمايد:

ابوبكر خلافت را در ناحيه‌اى خشن و سنگلاخ قرار داد؛ زيرا عمر، سخنش تند و ملاقات با او رنج آور و اشتباهش زياد و عذر‌خواهي‌اش بسيار بود.

 


[1] . إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبهٔ الله بن محمد بن محمد (متوفاي 655 هـ)، شرح نهج البلاغهٔ، ج 6، ص 372، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلميهٔ ـ بيروت، لبنان، الطبعهٔ: الأولى، 1418 هـ ـ 1998م.

[2] . الزهري، محمد بن سعد بن منيع أبو عبدالله البصري (متوفاي 230 هـ )، الطبقات الكبرى، ج 3، ص 274، ناشر: دار صادر ـ بيروت.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: