در بسيارى از آيات قرآن خداوند ورود به بهشت و حضور در جمع شايستگان را به بعضى از بندگانش وعده داده است، كه البته اين وعده بدون قيد و شرط نبوده و نيست؛ بلكه بهره ورى و استفاده از نعمتهاى عالم آخرت، براى كسانى است كه شرايط حضور در ميعادگاه الهى را فراهم كرده باشند، به ديگر سخن آنكه اين
وعده اختصاص به «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» از مؤمنين ندارد؛ بلكه عام است و
شامل هر مؤمن صالح و شايسته كردار مىشود؛ همچنانكه در آيه 72 سوره توبه مىفرمايد:
«خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكنهاى پاكيزهاى در بهشتهاى جاودان (نصيب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اينها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است!.»[1]
بى ترديد، اين وعده الهى به مؤمنين، هرگز سبب عصمت آنها نشده و آنها را از خطا و لغزش باز نخواهد داشت؛ از اين رو هرگز نمىتواند به صورت مطلق و دائمى باشد؛ بلكه خوشنودى خداوند از آنها و در نتيجه به بهشت رفتن آنان، بستگى به آينده آنها و انجام عمل صالح دارد.
عالم نامدار و انديشمند بزرگ اسلامى شيخ طوسى رضوان الله تعالى عليه در اين باره مىنويسد: اگر در اين آيه مقصود معناى ظاهر آن باشد كه سبقت در مسلمانى است، نه معناى باطنى كه افزون بر اسلام، سبقت در ايمان نيز لازم و مقصود است، اين تفسير از آيه باعث دور بودن از خطا و اشتباه و عصمت آنان نمىشود؛ زيرا رضايت خداوند و آنچه از نعمتهاى بهشتى وعده داده است مشروط به پايدارى در دين و وفادار ماندن به شرايط است، اين سخن در حقيقت مانند اين آيه است كه فرمود: «خداوند به مردان و زنان مؤمن بهشتهايى وعده داده است كه نهرها از زير آن جارى است»، كه البته صرفا نام مؤمن و مسلم را يدك كشيدن باعث مصون ماندن در برابر خطاها و اشتباهات نخواهد بود؛ بلكه ورود به اين جايگاه پر از ناز و نعمت بدون محقق شدن شرايط آن ميسر نخواهد شد.[2]
در سوره بيّنه به صراحت اعلام مىدارد كه شرط ورود به بهشت و رضوان ابدي، انجام اعمال صالح است: «افرادى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترين مخلوقات (خدایند)!. پاداش آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاويدان است كه نهرها از زير درختانش جارى است هميشه در آن مىمانند! (هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند و اين (مقام والا) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد!.[3]
چگونه مىشود خداوند از افرادى اعلام رضايت دائمى نمايد كه هر لحظه امكان سرزدن خطا و انجام اعمال غير صالح براى آنها وجود دارد؟ آيا اين اعلام رضايت به معناى تأييد اعمال خلاف شرع آنها نيست؟ و آيا چنين وعدهاى به منزله نشان دادن چراغ سبز به آنها نخواهد بود و آنها نسبت به انجام اعمال ناشايست ترغيب نخواهند شد؟
شيخ بزرگوار علامه طوسى; در اين باره مىنويسد:
برداشت و تفسير صحيح آيه اين است كه ورود به بهشت بدون شرط و مطلق نيست؛ مگر براى افرادى كه متصف به ويژگي عصمت باشند و خطائى از آنان سر نزند، و اگر اين وعده كه با قطعيت و حتمى بودن اعلام شده افراد خطاكار را هم شامل شود، نتيجه آن، وادار كردن افراد به ارتكاب خطا و اشتباه است با اين توجيه كه مىگويد: من كه از نجات يافتگان هستم؛ پس آزادم. و اين عقيده و فكر به اجماع همگان فاسد است، و از طرفى هيچ كس براى افراد مورد نظر در آيه ﴿السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ﴾ ادعاى عصمت نكرده است؛ پس بنا بر آنچه گفته شد آنان نمىتوانند از مصاديق آيه باشند.[4]
اين مطلب از سياق آيه «السَّابِقُونَ الألُون» نيز به خوبى استفاده مىشود؛ زيرا آيات پيش و پس آن در مذمت منافقين وارد شده و آنها را به خاطر اعمال زشت شان مذمت كرده است. پيش از آيه مىفرمايد:
«باديهنشينان عرب، كفر و نفاقشان شديدتر است و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حكيم است!»[5]
«گروهى از (اين) اعراب باديهنشين، چيزى را كه (در راه خدا) انفاق مىكنند، غرامت محسوب مىدارند و انتظار حوادث دردناكى براى شما مىكشند حوادث دردناك براى خود آنهاست و خداوند شنوا و داناست!».
و بلا فاصله پس از آن نيز مىفرمايد:
«و از (ميان) اعراب باديهنشين كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند و از اهل مدينه (نيز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمىشناسى؛ ولى ما آنها را مى شناسيم. بزودى آنها را دو بار مجازات مىكنيم (: مجازاتى با رسوايى در دنيا، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس به سوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مىشوند.»[6]
اين آيه صراحت دارد كه در ميان اهل مدينه نيز منافقانى وجود داشته است، حال چگونه ممكن است كه خداوند به عدهاى وعده قطعى بهشت بدهد و بلا فاصله به همانها گوشزد نمايد كه در ميان شما منافقينى هستند كه شما آنها را نمىشناسيد و به آنها وعده دو بار عذاب كردن بدهد؟
در نتيجه: منظور خداوند اين نيست كه هر كسى جزء «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ» بودند؛ حتى اگر پس از آن ايمان شان را از دست بدهند و هيچ عمل صالح نيز انجام ندهند، فقط به همين دليل كه جزء ﴿السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ﴾ بودهاند، خدا از آنها براى هميشه راضى است، و هرگز از آنها خشمگين نمىشود هر چند كه زشتترين اعمال را انجام داده باشند.
[1] . سوره توبه، آیه 72.
[2] . الطوسي، الشيخ أبو جعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي 460ه ـ ) الرسائل العشر، ص 128، ناشر: مؤسسهٔ النشر الإسلامي التابعهٔ لجامعهٔ المدرسين ـ قم.
[3] . سوره بينه، آیه 7 و 8 .
[4] . الطوسي، الشيخ أبو جعفر، محمد بن الحسن بن علي بن الحسن (متوفاي 460ه ـ ) الرسائل العشر، ص 128، ناشر: مؤسسهٔ النشر الإسلامي التابعهٔ لجماعهٔ المدرسين ـ قم.
[5] . التوبه، آیه 97 و 98.
[6] . ﴿وَمِمَّنْ حَوْلَكمُ مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلىَ النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نحَنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبهُُم مَّرَّتَينِْ ثمَُّ يُرَدُّونَ إِلىَ عَذَابٍ عَظِيم﴾ [سوره توبه، آیه 101]