دومین خواسته فاطمه3 در روز قیامت از خداوند چنین است:
«خدایا! حسن و حسین را به من بنمایان.»
در این لحظه، امام حسن7 و امام حسین7 به سوی فاطمه3 میروند؛ در حالی که از رگهای بریده حسین7 خون فوران میکند.[1]
پیامبر خدا6 میفرمایند:
«هنگامی که به فاطمه گفته میشود وارد بهشت شو، میگوید: هرگز وارد نمیشوم تا بدانم پس از من، با فرزندانم چه کردند؟»
به وی گفته میشود: «به وسط قیامت نگاه کن.»
پس بدان سمت مینگرد و فرزندش، حسین را میبیند که ایستاده و سر در بدن ندارد. دخت پیامبر6 ناله و فریاد سر میدهد.
فرشتگان نیز (با دیدن این منظره) ناله و فریاد بر میآورند.»[2]
امام صادق7 میفرمایند:
«حسین بن علی7 در حالی که سر مقدّسش را در دست دارد، میآید. فاطمه3 با دیدن این منظره ناله ای جانسوز سر میدهد. در این لحظه، هیچ فرشته مقرّب و پیامبر مرسل و بنده مؤمنی نیست؛ مگر آنکه به حال او میگرید.[3]
در این موقعیّت، خداوند به خشم آمده، به آتشی به نام هبهب که هزار سال در آن دمیده شده تا سیاه گشته و هیچ آسودگی در آن راه نمییابد و هیچ اندوهی از آنجا بیرون نمیرود، دستور میدهد کشندگان حسین بن علی را بر گیر و جمع کن.. . آتش به فرمان پروردگار عمل کرده، همه آنها را بر میچیند...»[4]
[1] . بحارالانوار، ج 43، ص 220.
[2] . همان، ص 221.
[3] . همان. ص 221
[4] . همان، ص 222.