مگر میشود؟ بله!خیلی کارها میشود. بت پرستها با دست خودشان بت میتراشیدند، مقابلش گریه میکردند. قرآن میگوید: تو با دست خودت تراشیدی. «أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ»[1] با دست خودت میتراشی مقابلش اشک میریزی؟ ما هم با دست خودمان آداب و رسوم را درست کردیم، بعد حالا در آداب و رسوم ماندیم. که شش تا بشقاب باید گلهایش مثل هم باشد. خدا نکند یکی از این بشقابها بشکند که باید خانم این بشقاب پنجم را بردارد تمام بازار و خیابان را زیر و رو کند، بشقابی بخرد که گل ششمی به گل پنجمی بخورد. حالا مثلاً اگر گلش به هم نخورد باطل است؟ اصلاً کسی در مهمانیها از گل بشقابها هم فیلمبرداری کرده که بگوید: ما آبرویمان میریزد. ممکن است بروند بگویند: گل بشقاب ششم به گل بشقاب پنجم نخورد. چه فکری است؟ ما گیر چه هستیم؟ جوانمان سوخت. دخترمان سوخت. ما منتظر گلی هستیم که به سفال است.
در مملکت ما، جسارت کم است. خدا کند این سال نوآوری که مقام معظم رهبری فرموده است، در ازدواج نوآوری شود. در ازدواج نوآوری شود. یک ازدواجهایی این سدها را بشکند. ازدواج کجا دارد میرود؟ دیگر اصلاً ازدواج کردن یک غول شده برای جوانی که همسر ندارد. وقتی میگویی ازدواج کن، مثل اینکه میگوییم: از قلهی هیمالیا خودت را به پایین پرت کن. میترسد. ازدواج خیلی آسان است. ما خودمان مشکلش کردهایم. هستند افرادی که دختر دارند و پسر دارند. فقط بشناسند که طرف، آدم سالمی است بدون هیچ قیدی موافقت میکنند.
[1] . سوره صافات، آیه 95