آن حضرت درباره شجاعت و صلابت روحی پیامبر اکرم6 میفرماید: هرگاه آتش جنگ شعله میکشید، ما به رسول خدا6 پناه میبردیم و او را سپر میگرفتیم که در آن لحظه کسی از ما همانند پیامبر6 به دشمن نزدیکتر نبود.[1]
مرحوم سید رضی; در توضیح این سخن میفرماید: معنای کلام امیر المؤمنین7 آن است که وقتی ترس از دشمن بر دلها چیره میشد و نائره جنگ چنان شعله میکشید که گویا جنگ جویان را میخواهد در کام خود فرو برد، مسلمانان به پیامبر6 پناهنده میشدند، تا رسول خدا6 شخصاً به نبرد بپردازد و خداوند به وسیلهی او نصرت و پیروزی را بر آنان نازل گرداند و در سایهی آن حضرت ایمن گردند.
پیامبر اکرم6 علاوه بر آنکه جان پاک و مطهر خود را در دشوارترین میدانهای نبرد به خطر میافکند، برای اعتلای کلمه الله و تحقق رسالت خود، عزیزان و خویشاوندان خود را بر دیگران مقدم میداشت و آنان را قبل از دیگر مؤمنان و مبارزان به میدان مبارزه و کانون خطر میفرستاد و این نشانگر ایثار وصف ناپذیر آن حضرت است.
حضرت علی7 در نامه ای به معاویه مینویسد: آنگاه که آتش جنگ در میگرفت و صحنه کارزار گرم میشد، پیامبر6 اهل بیت خود را پیش میفرستاد تابه وسیلهی آنها اصحابش را از سوزش شمشیرها و نیزهها حفظ فرماید. چنانکه عبیدهٔ ابن حارث (پسر عمومی پیامبر) در جنگ بدر و حمزه سید الشهداء (عموی پیامبر) در جنگ اُحُد و جعفر ابن ابیطالب (پسر عمومی پیامبر) در جنگ مؤته شهید شدند.
و کسی هم بود که اگر میخواستم نامش را میآوردم او هم آرزو داشت چون شهیدان اسلام، شهید شود، اما مقدر چنین نبود و آرزویش به تاخیر افتاد. [2] و[3]
[1] . نهج البلاغه ، محمد دشتی، بین حكمت 260 و 261 شماره 9.
[2] . نهج البلاغه ، محمد دشتی، نامه 9.
[3] . بدون تردید منظور امام7 از آن شخص که آرزوی شهادت داشت ولی تقدیر الهی آن را به تاخیر انداخت، خود آن حضرت میباشد.