از آنجا که علی بن ابیطالب7 از همه استعدادهای بزرگ و معرفتهای بنیادین انسان و جهان و عالیترین کمالات برخودار بوده است و نظر به اینکه آن حضرت دارای شخصیت فوق تصوری است که به وسیله آن توانسته است از هر گونه علائق نژادی و عاطفی و احساسات خام و خود محوری و گرفتار شدن در میان حلقههای زنجیر تاریخ و جاذبههای مقام پرستی خود را رها و آزاد سازد، و با عنایت به چگونگی رابطهای که از دوران طفولیت با رسول خدا6 داشته است و معرفت و شناخت امیرالمؤمنین به آن پیشوای الهی در حد اعلا بوده است، این سئوال مطرح میشود که شخصیت پیامبر اکرم6 از منظر علی7 چگونه ترسیم شده است و دیدگاه امام علی7 در معرفی ابعاد شخصیت آسمانی رسول خدا6، چیست؟
همه مسلمانان و شیفتگان رسول الله6، به خصوص شیعیان و موالیان امیر المؤمنین7، میدانند که آن بزرگ مرد تاریخ و پیشوای متقیان و تجسم عدالت و انسانیت چگونه در برابر عظمت شخصیت پیامبر6 و کمالات و فضیلتهای الهی آن بزرگوار، به تعظیم و تجلیل عاشقانه پرداخته و قلب پاکش سرشار از عشق و ایمان و ارادت به ساحت مقدس آن خورشید تابناک بوده و آن امیر سخن چگونه با سحر کلامش دلدادگان پیامبر6 را مسحور آن همه جمال آسمانی میسازد.
تردیدی نیست که شناخت كامل ابعاد شخصیت عظیم وآسمانی پیامبر اکرم6 هرگز برای ما میسور نیست وگستره دانش آدمی به کرانه وجودش نخواهد رسید و عقاب اندیشه را یارای پرکشیدن بر قله عظمت و رفعت او نباشد.
پیامبر اکرم ـ حضرت محمد6 ـ آئینهی تمام نمای جمال و جلال خداوند ذوالجلال است و پروردگار بزرگ که آفریدگار همه زیباییهاست، در کتاب کریمش، به تعریف و تحسین این پیامبر برگزیده پرداخته و او را مایهی رحمت برای همه جهانیان ودارای خلق عظیم معرفی کرده است. اگرچه عقل از ادراک و زبان از توصیف و قلم از ترسیم سیمای محمد6 عاجز است.
اما از آنجا که آن خورشیدعالم تاب، اسوهی زیبا و الگوی کامل انسانیت است، باید در کسب معرفت و محبت و دلدادگی به شمع وجودش تلاش کرد.
براین اساس صحیفه دل و گوش جان را به کلام شیوای علی7 میسپاریم که تربیت شده مکتب پیامبر6 و پرورش یافته دامن پر مهرش میباشد و آنچنان فضیلتها و کمالات شخصیتی و وجودی پیامبر در جان او شکل گرفته است، که خداوند سبحان او را جان پیامبر6 معرفی کرد و از این رهگذر اشارتی نیز برای کسانی داشته باشیم که گاه از سر غفلت، شخصیت و عظمت آن امام عزیز وآن خورشید ولایت را به گونهای معرفی میكنند که گویا عظمت و بزرگی شخصیت علی7 را برتر و بالاتر از پیامبر اکرم6 میدانند در حالی که حضرت رسول6 از دیدگاه امیرالمؤمنین چنان عظمت روحی و معنوی دارد که هرگاه نام پیامبر و یاد او به میان میآورد با شیواترین ادبیات و زیباترین کلمات به تعظیم و ستایش آن حضرت پرداخته و ابعاد شخصیتش را با حالتی سرشار از عشق و ایمان و خضوع بیان میکند.
آن حضرت میفرماید: در آغاز رسالت پیامبر6، من نور وحی ورسالت را میدیدم و بوی نبوت را حس میکردم، هنگامی که وحی بر پیامبر6 فرود میآمد، نالهی شیطان را شنیدم. گفتم ای رسول خدا این نالهی کیست؟ فرمود ناله شیطان است که از پرستش خویش ناامید گشت.[1] در خلوت گزینی پر راز و رمز پیامبر6 در حرا و عبادتهای آن حضرت قبل از بعثت میفرماید: «در هر سال چند ماه را در حرا میگذراند تنها من او را مشاهده میکردم و کسی جز من او را نمیدید.» [2]
در پایان عمر پر برکت رحمهٔ للعالمین و در لحظهی عروج ملکوتیش نیز، در حالی روح مطهرش به ملکوت اعلی پیوست که سر مطهرش روی سینه علی7 بود.
آن حضرت، جریان ارتحال پیامبر را اینگونه بیان فرمود: «رسول خدا6 در حالی که سرش بر روی سینهام بود، قبض روح گردید و جان او در کف من روان شد آن را بر چهره خویش کشیدم. متصدی غسل پیامبر6 من بودم و فرشتگان مرا یاری میکردند. گویا در و دیوار خانه فریاد میزد. گروهی از فرشتگان فرود میآمدند و گروهی دیگر به آسمان پرواز میکردند. گوش من از صدای آهستهی آنان که برآن حضرت نماز میخواندند پربود. تا آنگاه که او را در حجره اش دفن کردیم. چه کسی به آن حضرت در زندگی و لحظات مرگ از من سزاوارتر است؟»
ذکر این مطالب و بیان میزان قرب و نزدیکی امیرالمؤمنین7 به پیامبر اکرم6 و منزلت و جایگاه ویژهی امام نزد رسول خدا6 فقط به این منظور است که بدانیم هیچ کس به اندازهی امیر المؤمنین7 نسبت به پیامبر6 معرفت و شناخت ندارد و کسی سزاوارتر از علی7 به آن حضرت نیست که بتوان ابعاد شخصیت و فضیلتهای تابناک پیامبر را از او فرا گرفت. زیرا او تنها کسی است که از دوران طفولیت در محضر رسول خدا6 و در دامن پر مهرش رشد و تکامل یافت و در تمام دوران عبادت و خلوت انس پیامبر در حرا همراه او بود و در دوران 23 سال رسالت آن حضرت همواره قرین و همراهش بود و در لحظه ارتحال نیز سر مبارک آن حضرت بر سینهی او قرار داشت.
[1] . نهج البلاغه ، محمد دشتی ، خطبه 192.
[2] . همان.