احمد بن حنبل مى‌نويسد:
از جابر بن عبد الله نقل شده است كه رسول خدا6 در هنگام وفاتش درخواست كرد كاغذى بياورند تا در آن چيزى بنويسد كه پس از آن هرگز گمراه نشوند؛ ولى عمر مخالف كرد و اجازه نداد.[1]
هيثمى در مجمع الزوائد مى‌نويسد:
از جابر بن عبد الله نقل شده است كه رسول خدا6 در هنگام احتضار درخواست كرد كاغذى بياورند تا در آن چيزى بنويسد كه پس از آن نه گمراه شويد و نه كسى را گمراه كنيد؛ عمر بن الخطاب، سخنانى گفت كه رسول خدا6 منصرف شد. اين روايت را ابويعلي نقل كرده و در روايت ديگر آمده است؛ كه نه به كسى ستم كنيد و نه به شما ستم شود. راويان همه آن‌ها، راويان صحيح بخارى هستند.[2]
غزالى در كتاب سر العالمين مى‌نويسد:
رسول خدا6 پيش از وفاتش فرمود: كاغذ و دواتى بياوريد تا نزاع و اختلاف در خلافت را از بين ببرم و كسى را كه سزاوار خلافت پس از من است معرفى كنم. عمر گفت: اين مرد را رها كنيد كه هذيان مى‌گويد.[3]
[1] . الشيباني، أحمد بن حنبل أبو عبدالله (متوفاي 241 هـ)، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج 3، ص 346، ناشر: مؤسسهٔ قرطبهٔ ـ مصر.
[2] . الهيثمي، علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج 4، ص 214 ـ 215، باب وصيهٔ رسول الله، ناشر: دار الريان للتراث، دار الكتاب العربي ـ القاهرهٔ، بيروت ـ 1407.
[3] . الغزالي، أبو حامد محمد بن محمد (متوفاي 505 هـ)، سر العالمين وكشف ما في الدارين، ج 1، ص 18، تحقيق: محمد حسن محمد حسن إسماعيل وأحمد فريد المزيدي، ناشر: دار الكتب العلميهٔ ـ بيروت، لبنان، الطبعهٔ: الأولى، 1424 هـ 2003 م.
