borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد هشتم»
الف. جاهلیت در قرآن و تاریخ

جاهلیت، عنوان دوره‌ای از تاریخ عرب است‌که دارای بار معنایی منفی است و از تاریکی، شرارت، حقد، کینه و نادانی حکایت می‌‌کند و اسلام در پی‌آن دوران ظهورکرد و بخش مهمی از رسالت پیامبر خدا6 در طی 23 سال بعثت، در مبارزه و رویارویی با اندیشه‌های جاهلی آن عصر بوده و بیشترین چالش‌ها را با پرورش یافتگان و حامیان فرهنگ منحط عصر جاهلیت داشته است و نیز بسیاری از آیات قرآن؛ چه به صراحت و چه با اشاره، ناظر به نگاه و تفکّر آن دوران بوده که اندیشة جاهلی و رفتار و کردار ناپسند آنان را به نقد کشیده و محکوم کرده است. پس اگر با این نگاه به عصر جاهلیت بنگریم، ضرورت بحث دربارة آن، روشن می‌‌‌گردد.

افزون بر آن چه در قرآن و روایات، دربارة جاهلیت آمده، مسلمانان نیز در کتب کلامی، تاریخی و تفسیری، دربارة آن بحث‌های مبسوطی داشته‌اند و در رابطه با مظاهر مختلف عصر جاهلی، اطلاعات سودمند و مفیدی به جا نهاده‌اند، که پژوهش و بررسی دربارة آن‌ها می‌تواند در تبیین آیات و روایات و بحث‌های تاریخی و عقاید، پژوهشگران را یاری نماید و بیش از همه، عظمت و بزرگی کار پیامبر6 را نشان دهد، که آن حضرت چگونه توانست تحوّلی عظیم را در جامعة جاهلی ایجاد کند و هویت مردمان پرورش یافته در محیط جاهلیت را چنان دگرگون سازد که از جمع آنان مردانی با هویت انسانی ـ الهی بسازد و نه تنها سرنوشت جزیرهٔ العرب را متحوّل کند که در جهان بشریت تغییری در خور توجه ایجاد نماید و مسیر حرکت تاریخ را تحت نفوذ خود در آورد؛ لذا تحقیق و پژوهش دربارة «مفهوم جاهلیت در قرآن و متون تاریخی»، برای آشکار کردن کار پیامبر اعظم6، کاری بایسته و ضروری است:

واژه جاهلیت، برگرفته از «جهل» است، البته نه آن جهلی که نقیض و مقابل «علم» می‌‌‌باشد بلکه از جهل به معنای خیره سری و پرخاشگری و شرارت.

و در مقابل آن، اسلام به معنای تسلیم است و طاعت خدای عزّ وجلّ و رفتار و کردار بزرگوارانه. اشاره شد که «جهل» دارای دو معنا است:

1. «جهل» در برابر «علم»، که به معنای نادانی است.

2. «جهل» به معنای سبکی که خلاف وقار و طمأنینه می‌‌‌باشد.

اوّلی نقیض «علم» است و از همین رو، به بیابان بدون علامت و نشانه، «مجهل» گفته‌اند و دومی دارای معنای اضطراب نا آرامی است، لذا به چوبی که با آن آتش را به هم می‌زنند «مجهل» می‌گویند.[1]

برخی هم جهل را حماقت و بی‌خردی و ستم‌گری و خیره سری معنا نموده‌اند. جهل به معنای کم خردی و ستیزه جویی کردن، عکس «مجامله» است که خوش رفتاری و نرم خویی است.[2] و جهل با این معنا، در مواردی از «قرآن» و «حدیث» و «اشعار عربی» عصر جاهلی آمده و از قرینة مقابله همین معنی حاصل می‌شود:

1. در قرآن کریم آمده است:

﴿قَالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قَال‏َ أَعُوذُ بِاللَّـهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ﴾.[3]

«آیا ما را به ریشخند می‏گیری؟» گفت: «پناه می‏برم به خدا که [مبادا] از جاهلان باشم.»

قرآن در اینجا ریشخند را نشانة کم خردی و خیره سری دانسته و فرموده است:

﴿وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قَالوا سَلاماً﴾.[4]

«و بندگان خدای رحمان، کسانی‏اند که روی زمین به نرمی (و فروتنی) راه می‌‌روند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت پاسخ می‏دهند.»

در این آیه، رفتاری چون «آرام راه رفتن» و «سخن ملایم گفتن» و «سلام» و «فروتنی»، در برابر شرارت و پرخاشگری اهل جاهلیت قرار گرفته است.

  1. 6 به او فرمود: «إِنَّكَ أمْرءٌ فِيكَالْـجَاهِلِيَّةِ»[5] در این جملة حضرت، دشنام و پرخاشگری را از خصوصیت‌های جاهلیت شمرده است.

3. در شعر معلقة عمرو بن کلثوم از شعرای جاهلی آمده است:

«أَلاَ لاَ یجْهَلَنَّ أَحَدٌ عَلَینَا

 

 

فَـنَجْهَلَ فَوْقَ جَهْلِ الجاهِلِینا»[6]

«هشدار می‌دهم، کسی با ما سفاهت نورزد که ما بیش از همه، خیره سری و شرارت خواهیم کرد.»

از همة این شواهد پیدا است که یکی از معانی جهل ـ تندی و خیره سری و بی‌خردی است.

 


[1] . مقاییس اللغه.

[2] . المنجد، مادة «جهل».

[3] . سوره بقره، آیه 67.

[4] . سوره فرقان، آیه 63.

[5] . ابن اثیر، ‌النهایه فی غریب الحدیث، مادة جهل.

[6] . الزوزنی، شرح المعلقات السبع، ط قم، منشورات ارومیه، ص 127.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: