امام صادق7 مىفرماید: اما مصحف فاطمه3 هر نوآورى كه به وجود بیاید و نیز نامهاى كسانى كه تا روز قیامت مىآیند و حكومت دارند، در آن موجود است.[1]
فضیل سكره مىگوید: به محضر امام صادق7 مشرف شدم كه خطاب به من فرمود: اى فضیل! آیا مىدانى در چه چیزى پیش از این نگاه مىكردم؟! عرض كردم: خیر! فرمود: من در كتاب فاطمه3 نگاه مىكردم، البته حاكمى نیست كه حكومت كند مگر آنكه نام او و نام پدرش در كتاب فاطمه نوشته شده است و براى فرزند حسن اثرى در آن ندیدم.[2]
عبدالملك بن اعین مىگوید: به امام صادق7 عرض كردم كه زیدیه و معتزله اطراف محمد بن عبدالله[3] را گرفتهاند، آیا او حاكم خواهد شد؟ در پاسخ فرمود: به خدا قسم نزد من دو كتاب است كه در آن كتابها نام هر پیامبر و نام هر حاكمى كه در زمین حكومت كند موجود است. خیر! به خدا قسم كه محمد بن عبدالله هیچ كدام از اینها نیست.[4]
معلّى بنخُنیس مىگوید: امام صادق7 فرمود: هیچ پیامبر و جانشین پیامآور و حاكمى نیست مگر آنكه در كتابى كه نزد من موجود است، اسم آنها ذكر شده است. خیر! به خدا قسم كه از محمد بنعبدالله بنحسن در آن نامى نیست.[5]
[1] . بحارالانوار، ج 26، ص 18.
[2] . اصول كافى، ج 1، ص 242، بحار، ج 26، ص 155.
[3] . محمد بنعبدالله بن حسن معروف به «نفس زكیه» كه به عنوان مهدى است با او بیعت شد و خودش هم باورش شده بود كه مهدى است. ولى امام صادق7 مخالفت كرد كه دروغ است، مهدى امت ایشان نیست و امام7 پیشبینى كرد كه فرزندان عبدالله بن حسن به دست منصور دوانقى كشته مىشوند و آنهایى كه حكومت مىكنند نه عبدالله و فرزندان او. طولى نكشید كه پیشبینى امام محقق شد و حكومت به دست ابوالعباس سفاح و برادرانش افتاد و محمد بن عبدالله (نفس زكیه) توسط منصور كشته شد. (براى توضیح بیشتر از جریانات سیاسى این عصر رجوع كنید به سیرى در سیره ائمه اطهار، شهید مطهرى، ص133 به بعد).
[4] . اصول كافى، ج 1، ص 242.
[5] . بحار الانوار، ج 26، ص 156 و ج 47، ص 32.