زهرا3 پس از رحلت پیامبر6 75 یا 95 روز، در جهان زندگى كرد. در این مدت بسیار كوتاه كه دوره صبر و استقامت، حمایت از حریم ولایت و در عین حال حزن و اندوه زهراى مرضیه بود؛ جبرئبل امین - فرشته وحى - بر او فرود آمد و با گزارشهایى كه از منزلت پدر بزرگوارش در نزد خدا و نیز آینده تاریخ اسلام و تشیع الهام مىكرد كتاب ارزشمندى به نام «مصحف فاطمه3» براى امامان معصوم7 به یادگار ماند.
امام صادق7 در پاسخ به محدِّثانى كه در باره مصحف فاطمه3 سؤال كردند مدت طولانى سكوت كرد.[1]
سپس فرمود: شما در باره چیزهایى كه چه لازم دارید و یا لازم ندارید جستجو و تحقیق مىكنید. فاطمه3 پس از رسول خدا هفتاد و پنج روز حیات داشت و بر اثر رحلت پدرش اندوه فراوان بر او وارد گشت. جبرئیل - فرشته وحى - پیوسته بر او فرود مىآمد و ناگواریها و اندوه جدایى پدر را به خوبیها جلوه مىداد و به جانش آرامش مىبخشید. به او از پدر و جایگاه بلندش در نزد پروردگار خبر مىداد و نیز از حوادث آینده كه بعد از فاطمه3 نسبت به فرزندانش واقع خواهد شد گزارش مىداد. على7 تمام آن گزارشها و اخبار را مىنوشت كه همین مصحف فاطمه3 را شكل داد.
در حدیث دیگرى امام صادق7 در پاسخ محدِّثى كه سؤال كرد: مصحف فاطمه چیست؟ چنین فرمود: خداوند متعال زمانى كه پیامبر را قبض روح كرد، بر فاطمه3 از اثر رحلت پیامبر6 اندوهى وارد شد كه جز خداى عز و جل كسى نمىداند چه حزنى بود. لذا خداوند فرشتهاى را به سوى او فرستاد تا غم و اندوهش را برطرف نماید و با او سخن گوید.
فاطمه3 جریان را به امیرالمؤمنین7 گزارش داد و على7 فرمود: هر وقت ورود فرشته را احساس كردى و صدایش را شنیدى به من بگو و مرا از سخنانش آگاه كن. بنابراین امیرالمؤمنین7 آنچه را كه مىشنید مىنوشت تا آنكه از سخنان و گزارشهاى نوشته شده مصحفى به وجود آمد.[2]
با دقت در این دو حدیثشریف مىتوان گفت:
الف: مصحف فاطمه3 در فاصله زمانى پس از رحلت پیامبر اسلام6 تا شهادت صدیقه طاهره3 به وجود آمده است.
ب: مصحف فاطمه3 سخن وحى است كه توسط جبرئیل امین7 به فاطمه زهرا3 الهام شده است.
ج: مصحف فاطمه3 به دست مبارك مولا على7 نوشته شده است.
[1] . اصول كافى، ج 1، ص 241 و 458؛ بصائر الدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن صفار، ص 153؛ مسند فاطمهٔ الزهراء، عزیزالله عطاردى، چاپ اول، ص 281؛ بحارالانوار، ج 22، ص 545 و ج 43، ص 79.
[2] . اصول كافى، ج 1، ص 240؛ بصائر الدرجات، ص157؛ مسند فاطمهٔ الزهراء، ص 282؛ بحارالانوار، ج 43، ص 80 و ج 26، ص 44 و ج 47، ص 65.