در منابع روايي ما در ضمن احادیثی بر اهميت و عظمت حکمت تأکيد شده و مؤمنان را به جستجوي آن فرا ميخواند. معروفترين اين احاديث، آن را گمشده و مطلوب مؤمن قلمداد کرده و بر آناند که مؤمن آن را هر جا يافت بايد فراچنگش آورد؛ هر چند در چنگ منافق، کافر و يا مشرک بود.
مضمون مشترک اين قبيل احاديث آن است که مسلمان نبايد با توجه به خاستگاه جغرافيايي، انساني و يا تاريخي حکمت، از آن رويگردان شود و خود را از آن بينياز ببيند. از نظر اين احاديث، حکمت؛ چونان گوهري است که همواره ارجمند است و اگر در خلاب هم افتاده باشد، باز ارزش خود را حفظ ميکند و ما بايد بي توجه به دارندهاش آن را کسب کنيم.[1]
نمونهاي از اين احاديث را در زير ميتوان ديد:
امام علی7؛ حکمت؛ گمشده مؤمن است پس آن را گرچه نزد مشرک بجوييد که شما بدان سزاوارتر و شايستهتريد.
امام علی7: حکمت؛ گمشده مؤمن است پس آن را گرچه از منافقان فراگيريد.
امام صادق7 در تفسير حکمت ميفرمايند: همانا حکمت؛ عبارت است از؛ شناخت و فهم دين؛ پس هر يک از شما که درد ين فقيه و فهيم باشد حکيم است.
و امام باقر7 در پاسخ به سؤال ابوبصير که از معناي حکمت در آيه «وَ مَنْ يْوتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثيرا»؛ و به هر کس حکمت عطا شود، خير کثير داده شده پرسیده بود. ميفرمايند: مراد از حکمت؛ فرمانبري از خدا و شناخت امام است.
[1] . دامنه معنايي حکمت در قرآن، اخلاق و حديث،سيد حسن اسلامي، پايگاه حديث نت.