پيغمبر اكرم بدون ترديد داراى اموال و اشيائى بوده كه به شخص خودش تعلق داشته و مالك آنها بوده است. مانند خانه و اتاقهاى مسكونى خودش و خانواده اش. لباسهاى شخصى خودش و خانوادهاش. اسباب و اثاث زندگى از قبيل فرش و ظرف و غيره. شمشير و زره و نيزه. حيوانات سوارى از قبيل اسب، شتر و الاغ. و حيوانات شير ده مانند گوسفند و بز و گاو.
پيغمبر اسلام مالك اين گونه اموال بوده و در كتابهاى تاريخ و حديث ثبت است.[1] ظاهرا در اين جهت ترديد نباشد كه اين قبيل چيزها ملك شخصى آن جناب بوده و بعدا به ورثه اش انتقال يافته است.
«حسن بن على وشاء» مىگويد به حضرت رضا عرض كردم: آيا رسول خدا غير از فدك مال ديگرى باقى گذاشت؟ فرمود: آرى. چند باغ در مدينه داشت كه وقف بودند. شش اسب، سه ناقه به نامهاى: عضباء، صهباء و ديباج، دو قاطر به نامهاى: شهباء و دلدل يك الاغ به نام يعفور، دو گوسفند شير ده، چهل شتر شير ده، شمشير ذوالفقار و زرهى ذات العضول، عمامهى سحاب و دو بُرد يمانى و انگشتر، عصاى ممشوق و يك فرش از ليف، دو عبا و چند بالش پوستى.
رسول خدا اين اموال را داشت و بعد از او به حضرت فاطمه منتقل شد، به جز زره و شمشير و عمامه و انگشتر، كه براى على بن ابىطالب قرار داده بود.[2] ورثهى پيغمبر عبارت بود از؛ زنهاى آن حضرت و فاطمهى زهرا. تاريخ متعرض اين جهت نشده كه دارائى رسول خدا چگونه در ميان ورثهاش تقسيم شد. ليكن ظاهرا در اين جهت ترديد نباشد كه خانههاى مسكونى زنهاى آن جناب به خود آنان واگذار شده كه بعدا هم در آنجا سكونت داشتند. در توجيه مطلب، بعضى گفته اند: پيغمبر اكرم در زمان حياتش منازل را به زنهايش بخشيده بود.
براى اثبات مطلب به اين آيه تمسك نمودهاند: ﴿وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى﴾.[3] يعنى اى زنان پيغمبر در خانههاى خودتان بمانيد و زينتهاى خويش را به رسم جاهليت قديم ظاهر مسازيد.
گفتهاند: خدا در اين آيه، به زنان پيغمبر میفرمايد: در خانههايى خويش بمانید. معلوم میشود خانههاى مسكونى آنها مال خودشان بوده است وگر نه مىفرمود: در خانههاى پيغمبر بمانيد.
ليكن بر اهل تحقيق پوشيده نيست كه آيهى مذكور براى اثبات مقصد كافى نيست، زيرا از اين قبيل نسبتها در مكالمات عرفيه فراوان است و مجرد نسبت دليل ملكيت نيست. املاك و دارايى مردها، به زن و فرزندانشان نيز نسبت داده میشود. گفته مىشود: خانهى شما، باغ شما، فرش شما، ظرف شما، در صورتى كه مالك اصلى آنها مرد است. براى نسبت، اندك مناسبت حتى اجاره يا سكونت كفايت میكند. چون پيغمبر اكرم هر يك از حجرههايش را به يكى از همسرانش اختصاص داده بود. گفته مىشد: بيت عايشه، بيت امسلمه، بيت زينب، بيت ام حبيبه. پس، از آيه مذكور نمىتوان استفاده كرد كه پيغمبر اكرم خانهها را به زنها بخشيده است. دليل ديگرى هم در دست نيست.
بنابراين بايد گفت: يا خانه را از بابت سهم الارث گرفته اند يا اين كه اصحاب براى حفظ ناموس پيغمبر و رعايت احترام او همسرانش را در خانههايشان باقى گذاردهاند و فاطمهى زهرا هم كه يكى از وارثان بود. به همين جهت از مطالبهى حقوق خويش خوددارى نموده است. پس در اين جهت نبايد ترديد كرد كه رسول خدا اموالى را باقى گذاشته كه از باب ارث به ورثهاش انتقال يافته و مشمول آيات و قوانين كلى توارث بوده است.
[1] . میتوانيد به كتاب مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 168 و كتاب كشف الغمه، ج 2، ص 122 مراجعه نماييد.
[2] . كشف الغمه ج 2 ص 122.
[3] . احزاب آيه ى 33.