برخى از نااهلان و یا مغرضان بر شیعه خرده گرفتهاند كه شیعیان قرآن دیگرى تراشیدهاند! و ممكن است در عصر حاضر نیز چنین اتهاماتى را وارد كنند و ناآگاهانه به باد انتقاد بگیرند. این انتقادهاى نابخردانه و اهانتهاى ناروا ممكن است از چند چیز نشات گیرد:
الف: عدم رجوع به متون و منابع حدیثى، و جوامع روایى شیعى، و ناآگاهى و عدم اطلاع از اینكه تشیع كه قائل است زهراى مرضیه3 داراى كتاب و مصحف بوده است مقصود چیست؟
ب: عناد و لجاجت با اندیشههاى اسلام ناب و باورهاى اعتقادى و معارف كه از طریق امامان معصوم7 این حجتهاى خدا در روى زمین در اختیار انسانها گذارده شد.
ج: ذهنیت و تصورى كه پس از رحلت پیامبر اسلام6 در اذهان مسلمانان، حتى اصحاب و یاران پیامبر، از كلمه «مصحف» بود. چرا كه «مصحف» بیشتر به نوشتههایى از آیات قرآن اطلاق مىشد و در آن زمان مصحفهاى متعددى وجود داشت و شخصیتى كه داراى مصحف بود به همو نسبت میدادند. مثل اینكه میگفتند؛ مصحف على7 به اعتبار اینكه مولا على7 آن مصحف را جمعآوری کرده بود. البته هماكنون نیز تعبیر «مصحف شریف»، به قرآن مجید، شهرت بسیار دارد.
گرچه چنین استعمالى در آن زمان شهرت فراوان داشت ولى اینطور نبوده كه مصحف تنها به نوشتههاى آیات قرآن گفته شود، بلكه نظرشان به معناى لغوى مصحف بوده چرا كه به مجموعه صحیفههاى نوشته شده بین دو جلد كه به صورت كتاب درآمده باشد مصحف مىگویند.[1]
بنابراین به مجموعه صحیفهها و نوشتههایى كه در موضوعات و مطالبى غیر از آیات قرآن نوشته شده باشد مصحف اطلاق مىگردد و مصحف فاطمه3 به همین اعتبار است.
ابوبصیر مىگوید: در محضر امام صادق7 بودم و پرسیدم:
مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحفى استسه برابر قرآن كه در دستشما است، ولى به خدا قسم حتى یك حرف از قرآن شما هم در آن نیست.
این حدیث آشكار مىسازد كه مصحف فاطمه3 از نظر كمیت و حجم سه برابر قرآن است ولى از نظر محتوا و مطالب حتى یك حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد.
علامه مجلسى در توضیح این حدیث مىنویسد: ممكن است كسى این شبهه را كند، كه در احادیث بسیارى وارد شده قرآن همه احكام را در بردارد و نیز مشتمل بر حوادث و گزارشهاى حال و آینده تاریخ است. پس مصحف فاطمه در پى چه چیزى است و این حدیث چگونه معنا مىشود؟
در پاسخ شبهه مىگوید: آرى قرآن چنین است ولى ممكن است منظور از مصحف معانى و تاویلاتى باشد كه ما از قرآن نمىفهمیم نه معناى ظاهرى كه از الفاظ درك مىكنیم و مىفهمیم. لذا مقصود از قرآن شما همان الفاظ ظاهرى قرآن است كه در مصحف فاطمه3 وجود ندارد.[2]
البته احادیثى كه در آینده ذكر خواهد شد مطالب و موضوعات موجود در مصحف فاطمه را تا حدودى روشن مىسازد.
محمد بنمسلم از امام باقر7 و یا از امام صادق7 چنین نقل كرده است:
فاطمه3 مصحفى را به یادگار گذاشت كه آن مصحف قرآن نیست ولى سخنى از سخن خداست كه بر فاطمه3 نازل كرده است.[3]
حسین بنابىالعلاء مىگوید: از امام صادق7 شنیدم كه فرمود:
«ان عندى . . . مُصْحَفُ فَاطِمَةَ مَا أَزْعُمُ أَنَّ فِيهِ قُرْآناً»[4]
نزد من، مصحف فاطمه3 است. البته تصور نكن كه در آن آیات قرآن باشد.
ابىحمزه مىگوید: امام صادق7 فرمود: «مصحف فاطمة3 مَا فِيهِ شَيْءٌ مِنْ كِتَابِ اللَّـهِ وَ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أُلْقِيَ عَلَيْهَا بَعْدَ مَوْتِ أَبِيهَا»[5]
در مصحف فاطمه3 چیزى از كتاب خدا - قرآن مجید - نیست و تنها مصحف چیزى است كه بر فاطمه3 پس از رحلت پدرش الهام گشته است.[6]
[1] . رك، لسان العرب، ج 10، كلمه صحف و مفردات راغب.
[2] . بحارالانوار، ج26، ص 40.
[3] . بصائر الدرجات، ص156.
[4] . اصول كافى، ج 1، ص 240؛ بصائر الدرجات، ص 150 و 154؛ بحارالانوار، ج26، ص37.
[5] . بصائر الدرجات، ص159؛ مسند فاطمهٔ الزهراء3، ص 292؛ بحار، ج26، ص47.
[6] . بصائر الدرجات، ص 154 و 160؛ بحار، ج 26، ص 46.