ما چه بکنیم که بفهمیم حق با کدام مکتب است و همان حق را عمل بکنیم و دیگران را به همان راه دعوت بکنیم که اینها عمداً خود را به آن درّه نیندازند؛ حارث بن حوط در جریان جنگ جمل به حضرت امیر7 عرض کرد: این همه جمعیّت که علیه ما قیام کردند، اینها بر باطلند و ما بر حقّیم؛ از کجا ما بر باطل نباشیم؟!
پاسخ او را حضرت در نهجالبلاغه داده است میفرماید: تو پایین را نگاه کردی، بالا را نگاه نکردی؛ متحیّر شدی![1] تو قبل از اینکه سؤال بکنی که آنها بر حقّند یا ما؛ باید بدانی که حق چیست و باطل چیست ! اگر حقّ و باطل را تشخیص دادی، محق و مبطل را هم میفهمی. تو دو تا مشکل داری؛ یکی تنگ نظری، نزدیک بینی، فقط این پایینها را میبینی، بالاها را نمیبینی؛ دوّم، خیال میکنی حق با اشخاص شناخته میشود.
خود حضرت امیر7 بر اساس حق حرکت کرد که: حالا حق، علی محور است، یا علی حق مدار؟ ولی بالأخره این حقّ و علی، و علی و حق در مدار فعل ذات أقدس اله، با همند؛ این میشود حق محور. ما هم موظّفیم حق مدار باشیم؛ هر جا حق است، آنجا حرکت کنیم. ما همچون شیعه علی و پیرو علی 7 هستیم، باید حق مدار باشیم. امّا حق را از کجا بشناسیم؟
[1]. نهج البلاغه، ح 262.