فقالت3: سُبْحَانَ اللَّـهِ مَا كَانَ أَبِي رَسُولُ اللَّـهِ عَنْ كِتَابِ اللَّـهِ صَادِفاً وَ لَا لِأَحْكَامِهِ مُخَالِفاً بَلْ كَانَ يَتْبَعُ أَثَرَهُ وَ يَقْفُو سُوَرَهُ أَ فَتَجْمَعُونَ إِلَى الْغَدْرِ اعْتِلَالًا عَلَيْهِ بِالزُّورِ وَ هَذَا بَعْدَ وَفَاتِهِ شَبِيهٌ بِمَا بُغِيَ لَهُ مِنَ الْغَوَائِلِ فِي حَيَاتِهِ هَذَا كِتَابُ اللَّـهِ حَكَماً عَدْلًا وَ نَاطِقاً فَصْلًا يَقُولُ- يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ يَقُولُ وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ
حضرت فاطمه3 فرمود:
«پاک و منزه است خداوند، پدرم پیامبر، از کتاب خدا روىگردان و با احکامش مخالف نبود، بلکه پیرو آن بود و به آیات آن عمل مىنمود، آیا مىخواهید علاوه بر نیرنگ و مکر به زور او را متهم نمائید، و این کار بعد از رحلت او شبیه است به دامهائى که در زمان حیاتش برایش گسترده شد، این کتاب خداست که حاکمى است عادل، و ناطقى است که بین حق و باطل جدائى مىاندازد، و مىفرماید: ـ زکریا گفت: خدایا فرزندى به من بده که «از من و خاندان یعقوب ارث ببرد»، و مىفرماید: «سلیمان از داود ارث برد».
حال حضرت زهرا3 شروع میکند به پاسخ دادن و میفرماید:[1]
سُبْحَانَ اللَّـهِ مَا كَانَ أَبِي رَسُولُ اللَّـهِ6 عَنْ كِتَابِ اللَّـهِ صَادِفاً وَ لَا لِأَحْكَامِهِ مُخَالِفاً
سُبْحَانَ اللَّـهِ، هیچ گاه پدر من از کتاب خدا اعراض نکرد و با احکام قرآن مخالفت نکرد.
حضرت با گفتن سُبْحَانَ اللَّـهِ تعجب خود را از حرفهای ابوبکر نشان میدهد، بعد میفرماید: من احکام قرآن را برایت گفتم، تو حدیث جعلی میآوری که من از پدر تو اطاعت کردم و با این حیله به پدر من نسبت میدهی که با قرآن مخالفت کرده است. وقتي قرآن ميگويد: «وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ»[2] يعني پيامبران ارث ميگذارند، بعد تو حديث ميآوري که پدر من گفته پيامبران ارث نميگذارند. يعني درد ديگري هم بر من اضافه کردي و آن اين که به پدر من تهمت ميزني که در حديث، خلاف قرآن سخن گفته حلال آنکه پدر من هرگز مخالفت با قرآن نکرد.
بَلْ كَانَ يَتْبَعُ أَثَرَهُ وَ يَقْفُو سُوَرَهُ أَ فَتَجْمَعُونَ إِلَى الْغَدْرِ اعْتِلَالًا عَلَيْهِ بِالزُّورِ وَ البهتان
بلکه همواره از احکام قرآن تبعيت ميکرد و دنبالهرو سورههاي قرآني بود. يعني از همان آيهها که براي تو خواندم هم پيروي کرد. آيا شما همگي مجتمع شدهايد براي خيانت؟ بعد هم براي خيانتتان دروغ و بهتان به پدر من نسبت ميدهيد؟ حضرت3 در اين عبارت ابتدا ميگويد: پدر من که همواره تابع و مطيع همه قرآن بود امّا آمديد اجماع کرديد عليه قرآن و بعد هم با جعل حديث و دروغگويي پدر مرا به مخالفت به قرآن متهم کرديد.