borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد نهم»
علت کم‌تر بودن ارث زن از مرد

دین مقدّس اسلام‌، همة احکام را بر مبنای حکمت و فطرت و تعقّل مقرّر فرموده‌، از این جمله است، قانون ارث که بر اساس دو اصل قرابت و رحم تدوین گردیده و هیچ اختلافی در اصل این قانون‌، بین دختر و پسر قائل نشده است‌، بلکه برای جنین در شکم مادر هم سهم ارث قرار داده‌، در حالی که در دنیای قدیم یا به زن اصلاً ارث نمی‌دادند و اگر می‌دادند با او مانند صغیر رفتار می‌کردند و به او استقلال و شخصیت حقوقی نمی‌دادند‌.

در یونان‌، دختر و زن و خواهر را از ارث منع می‌کردند. در هند و چین و روم نیز زنان و ضعفا را از این حق محروم می‌نمودند؛ عرب جاهلی هم زنان را از ارث منع می‌کرد و علّت اصلی محرومیت زنان از ارث‌، جلوگیری از انتقال ثروت خانواده‌ای به خانواده دیگر بود. علّت این که اسلام ارث مرد را دو برابر زن قرار داده‌، اختلاف در طبیعت این دو است‌.

خداوند هر یک از زن و مرد را به گونه‌ای آفریده که هر کدام کاری می‌تواند انجام دهد که ممکن است از عهده دیگری خارج باشد، مرد را عقلانی‌تر و زن را عاطفی‌تر آفریده‌، مرد به سبب داشتن روحیه تعقلی‌، بهتر می‌تواند از عهدة تدبیر عقلانی زندگی و تأمین مخارج خانه برآید و زن با داشتن روحیه عاطفی بهتر می‌تواند به تربیت فرزندان و اموری از این قبیل بپردازد و هر دو مکمل یکدیگرند، مرد برای اداره بهتر زندگی و چاره اندیشی بهتر مشکلات‌، نیاز به اختیارات مالی بیشتری دارد در نتیجه سهم الارث بیشتری به او تعلق می‌گیرد.[1]

ولی این نقصان در اموال زنان به گونه‌ای دیگر جبران می‌شود، شما با اندک تأملی و مختصر محاسبه‌ای می‌توانید به این نکته پی ببرید که زنان عملاً دو برابر مردان بهره می‌برند و آن به جهت حمایتی است که اسلام از حقوق آنان نموده است‌، زیرا بر اساس وظایفی که بر عهده مردان است نیمی از درآمد آنها برای زنان به مصرف می‌رسد در حالی که بر عهدة زنان چیزی گذارده نشده است‌.

مرد بایستی هزینة همسر و فرزندانش را بر اساس نیازمندیهایشان اعم از خوراک‌، پوشاک‌، مسکن و سایر لوازم بپردازد در حالی که آنان از پرداخت هر گونه هزینه حتی برای مخارج خودشان معاف هستند، لذا زن می‌تواند سهم‌الارث خود را پس‌انداز کند ولی مرد ناچار است آن را به مصرف همسر و فرزندانش برساند از این رو نیمی از درآمد مردان برای زنان خرج شده و نیمی برای خودشان‌؛ در صورتی که سهم زنان همچنان باقی است‌.[2]

در روایات اسلامی ‌نیز در بیان دلیل این امر آمده است که چون زنها ازدواج می‌کنند و در حالی که سهم خودشان دست نخورده باقی می‌ماند در سهم همسرشان شریک می‌شوند علاوه بر این به آنها نفقه تعلق می‌گیرد و. ..[3]

در پایان توجّه به چند امر لازم است‌:

الف. در صورتی که زن‌، مهریه خود را هنوز دریافت نکرده باشد، پس از فوت شوهر، نخست باید مهر زن را از اموال مرد جدا کنند و سپس مال او را تقسیم نمایند. ب. اگر زن در مدت زندگی با مرد، درآمدی از کسب و کار به دست آورده و یا دیگران هدایایی به او داده و با مال شوهر مخلوط شده باشد، آن اموال تنها حق زن است و باید از مال شوهر جدا گردد. ج ـ چنان چه مرد در زندگی خود، چیزی به زن بخشیده باشد، آن مال نیز حق‌ّ شخصی زن است و دیگران در آن سهمی ندارند. د ـ مرد می‌تواند برای تقدیر و تشکر از زحمت‌های زن یک سوم مال خود را برای او وصیّت کند و به این وسیله‌، بخشی از زحمت‌ها و نیکی‌های او را جبران نماید. هـ ـ بر اساس قانون‌، آن چه محصول زندگی مشترک باشد و زن و مرد هر دو در جمع‌آوری آن نقش داشته‌اند، بین آن‌ها نصف می‌شود.[4]

 


[1] . ر. ک‌: المیزان‌، علامه طباطبایی‌، ج 4، ص 221، مؤسسه اعلمی للمطبوعات‌.

[2] . ر. ک‌: تفسیر نمونه‌، مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 3، ص 290 ـ 291، نشر دارالکتب الاسلامیهٔ‌.

[3] . ر. ک‌: فروع کافی‌، کلینی‌، ج 7، ص 87، دارالأضوأ / من لایحضره الفقیه‌، ابن‌بابویه‌، ج 4، ص 261 (باب نوادر)، دارالتعارف للمطبوعات‌.

[4] . ر. ک‌: نظام حقوق زن در اسلام‌، شهید مطهری‌، ص 247.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: