صدق و راستگويى، ضد دروغگويى است. و آن اشرف صفات نفسانيه و رئيس اخلاق ملکيه است.
خداوندگار عالم مىفرمايد: «اتَّقُوا اللَّـهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ». يعنى: «بپرهيزيد از خدا و با راستگويان بوده باشيد».[1]
و از حضرت رسول6 روایت شده است که، «شش خصلت از براى من قبول کنيد تا من بهشت را از براى شما متقبل شوم: هرگاه يکى از شما خبرى دهد دروغ نگويد. و چون وعده نمايد تخلف نورزد. و چنانچه امانت قبول نمايد خيانت نکند. و چشمهاى خود را از نامحرم بپوشد. و دستهاى خود را از آنچه نبايد به آن دراز کند نگاهدارد. و فرج خود را محافظت نمايد».[2]
و از امامين «همامين»[3] امام محمد باقر و امام جعفر صادق8 روایت شده است که، «به درستى که مرد به واسطه راستگويى به مرتبه صديقان مىرسد».[4]
و از حضرت صادق7 منقول است که: «هر که زبان او راستگو باشد، عمل او پاکيزه است. و هر که نيت او نيک باشد، روزى او زياد مىشود. و هر که با اهل خانه خود نيکويى کند، عمر او دراز مىشود».[5]
و فرمود که: «نظر به طول رکوع و سجود کسى نکنيد و به آن غرّه نشويد، زيرا، ممکن است شود اين امرى باشد که به آن معتاد شده باشد، و به اين جهت نتواند ترک کند. و ليکن نظر به صدق کلام و امانت دارى او کنيد، و به اين دو صفت، خوبى او را دريابيد».[6]
و مخفى نماند که، صدق و کذب هم در سخن و گفتار است، هم در کردار و اخلاق و مقامات دين نيز يافت مىشود.
[1] . توبه، (سوره 9)، آيه 119.
[2] . بحار الانوار، ج 75، ص 94، ذيل ح 9.
[3] . تثنيه «همام» به معناى پادشاه بلند همت.
[4] . کافى، ج 2، ص 105، ح 8.
[5] . کافى، ج 2، ص 105، ح 11.
[6] . بحار الانوار، ج 71، ص 8، ح 10.و کافى، ج 2، ص 105، ح 12. 40.