borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
شعر فدک

ماجرای فدک به عنوان جزئی از زندگانی حضرت زهرا3 در قالب نظم و نثر بیان شده است. شکی نیست که شعر، گذشته از زیبایی خاصی که در بیان مطالب دارد، از نظر تارخی می‌تواند به عنوان مدرک قابل توجهی برای حفظ سند و متن یک ماجرا به حساب آید. در اینجا برای نمونه چند بیت فارسی تقدیم می‌شود:

این فدک در آب و خاک و بذر ماست

 

این توسل در تمام نذر ماست

زین ولایت هر که باغی می‌خرد

 

در دل اوّل نام زهرا می‌برد

گلی تنها محمد در مثالش

 

فدک یک گوشه از حق جمالش

طنین آب شبنم ارث زهراست

 

فدک سهل است عالم ارث زهراست

وای که بر موج خدا سد شکست

 

کشتی پهلوی محمد شکست

زآنکه در این بوته شک فاطمه ست

 

عالم غصب و فدک فاطمه ست

آه بیا کوچه شک را ببین

 

سنگ پرانان فدک را ببین

وای چه کس آتش عصیان فروخت؟

 

باغ فدک را که به ایمان فروخت؟

آن فرقه‌ای که تیشه به نخل فدک زدند

 

بر زخم قلب ختم رسولان نمک زدند

مهدی بیا ز قاتل زهرا سؤال کن

 

مادر چه کرده بود که او را کتک زدند

شاعری خطاب به حضرت مهدی4 می‌گوید:

 

نحل سوزان فدک را آب ده

 

باز شمشیر علی را تاب ده

چشم بر بازوی تو دارد فلک

 

وارث گلبرگ خونین فدک

و سپس از لسان آن حضرت چنین آورده است:

 

آرزوی من سلام فاطمه است

 

اذن حق در انتقام فاطمه است

هیزم خصم علی در پیش ماست

 

انتقام من از او در ابتدا است

من حنین ناله زهرائیم

 

صاحب آن ناله صحرائیم

شهر من گشته غم آباد فدک

 

پیش من باقی است اسناد فدک

پاسدار عفت و پاکی منم

 

داغدار چادر خاکی منم

قلب من چون آن سند شد ریز ریز

 

چونکه با خاک آشنا شد آن عزیز

در کف من گوشواره مانده است

 

مادرم آنجا پسر را خوانده است

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: