در مسافرتها و نیز در حوادث تلخ، آن چه بیش از هر چیز برای انسان لازم است، روحیه و دلگرمی است. اگر انسان برای انجام کارهای مهم و حساس روحیه نداشته باشد، آن کار با موفقیت انجام نشده و به نتیجه نخواهد رسید و چه بسا با شکست نیز مواجه شود. یکی از بارزترین اوصاف زینب3 روحیه بخشی اوست. او بعد از شهادت مادر، روحیه بخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن7 نقش مهمی را برای تسلای بازماندگان ایفا کرد. پس از شهادت امام حسین7 و در طول دوران اسارت، این صفت نیکوی زینب بیشتر ظهور کرد. او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، از گودی قتلگاه تا کوچههای تنگ و تاریک کوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمکده یزید، در همه جا فرشته نجات اسرا بود.
او حتی تسلی بخش دل امام سجاد7 بود، آن جا که میگفت: [ای پسر برادر! ] آن چه میبینی (شهادت پدر) تو را بی تاب نسازد. به خدا سوگند! این عهد رسول خدا با جد، پدر و عمویت است.»[2]
[1] . نه تنها زینب از دین یاوری کـرد به همت کاروان را رهبری کرد
بــه دوران اســارت با یتیــمــان نوازشـها به مهــر مــادری کرد
[2] . بحارالانوار، ج45، ص179.