borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
حدیث ابوبکر از پیامبر

بحث گذشته دربارة آیات قرآن به روشنی ثابت کرد که وارثان پیامبران از آنان ارث می‌‌برند و ارث آنان پس از درگذشتشان به عنوان صدقه در میان مستمندان تقسیم نمی‌شود. اکنون وقت آن رسیده است که متن روایاتی را که دانشمندان اهل تسنن نقل کرده‌اند و عمل خلیفه اول را، در محروم ساختن دخت گرامی پیامبر6 از ارث پدر، از آن طریق توجیه نموده‌اند مورد بررسی قرار دهیم.

ابتدا متون احادیثی را که در کتاب‌های حدیث وارد شده است نقل می‌‌کنیم، سپس در مفاد آنها به داوری می‌‌پردازیم:

۱. «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ ذهبا و لا فضة و لا ارضا و لا عقاراً و لا داراً و لکنا نورث الایمان و الحکمة والعلم و السنة». ما گروه پیامبران طلا و نقر و زمین و خانه به ارث نمی‌‌گذاریم؛ ما ایمان و حکمت و دانش و حدیث به ارث می‌‌گذاریم.

2. «ان الْأَنْبِيَاءِ «یورثون» پیامبران چیزی را به ارث نمی‌‌گذارند (یا موروث واقع نمی‌‌شوند).

۳. «ان النبی لا یورث» پیامبر چیزی به ارث نمی‌‌گذارد (یا موروث واقع نمی‌شود).

۴. «لَا نُورَثُ ؛ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ» چیزی به ارث نمی‌‌گذاریم؛ آنچه از ما بماند صدقه است.

اینها متون احادیثی است که محدثان اهل تسنن آنها را نقل کرده‌اند. خلیفة اول، در بازداشتن دخت گرامی پیامبر6 از ارث آن حضرت، به حدیث چهارم استناد می‌‌جست. در این مورد، متن پنجمی نیز هست که ابوهریره آن را نقل کرده است، ولی چون وضع احادیث وی معلوم است (تا آنجا که ابوبکر جوهری، مؤلف کتاب «السقیفه» دربارة این حدیث به غرابت متن آن اعتراف کرده است)[1] از نقل آن خودداری کرده، به تجزیه و تحلیل چهار حدیث مذکور می‌‌پردازیم:

دربارة حدیث نخست می‌توان گفت که مقصود این نیست که پیامبران چیزی از خود به ارث نمی‌‌گذارند، بلکه غرض این است که شأن پیامبران آن نبوده که عمر شریف خود را در گردآوری سیم و زر و آب و ملک صرف کنند و برای وارثان خود ثروتی بگذارند؛ یادگاری که از آنان باقی می‌‌ماند طلا و نقره نیست، بلکه همان حکمت و دانش و سنت است.

این مطلب غیر این است که بگوییم اگر پیامبری عمر خود را در راه هدایت و راهنمایی مردم صرف کرد و با کمال زهد و پیراستگی زندگی نمود، پس از درگذشت او، به حکم این که پیامبران چیزی به ارث نمی‌‌گذارند، باید فوراً ترکة او را از وارثان او گرفت و صدقه داد.

به عبارت روشن‌تر، هدف حدیث این است که امّت پیامبران یا وارثان آنان نباید انتظار داشته باشند که آنان پس ازخود مال و ثروتی به ارث بگذارند، زیرا آنان برای این کار نیامده‌اند؛ بلکه بر انگیخته شده‌اند که دین و شریعت و علم وحکمت در میان مردم اشاعه دهند و اینها را از خود به یادگار بگذارند.

از طریق دانشمندان شیعه حدیثی به این مضمون از امام صادق7 نقل شده است و این گواه بر آن است که مقصود پیامبر همین بوده است. امام صادق می‌فرماید:

«إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا وَرَّثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِم‏».[2]

دانشمندان وارثان پیامبران هستند، زیرا پیامبران درهم و دیناری به ارث نگذاشته‌اند بلکه (برای مردم) احادیثی رااز احادیث خود به یادگار نهاده‌اند.

هدف این حدیث و مشابه آن این است که شأن پیامبران مال اندوزی و ارث گذاری نیست، بلکه شایستة حال آنان این است که برای امت خود علم و ایمان باقی بگذارند. لذا این تعبیر گواه آن نیست که اگر پیامبری چیزی از خود به ارث گذاشت باید آن را از دست وارث او گرفت.

از این بیان روشن می‌شود که مقصود از حدیث دوم و سوم نیز همین است؛ هر چند به صورت کوتاه و مجمل نقل شده‌اند. در حقیقت، آنچه پیامبر6 فرموده یک حدیث بیش نبوده است که در موقع نقل تصرفی در آن انجام گرفته، به صورت کوتاه نقل شده است.

تا اینجا سه حدیث نخست را به طور صحیح تفسیر کرده، اختلاف آنها را با قرآن مجید، که حاکی از وراثت فرزندان پیامبران از آنان است، بر طرف ساختیم. مشکل کار، حدیث چهارم است؛ زیرا در آن، توجیه یاد شده جاری نیست
و به صراحت می‌گوید که ترکة پیامبر یا پیامبران به عنوان «صدقه» باید
ضبط شود.

اکنون سؤال می‌شود که اگر هدف حدیث این است که این حکم دربارة تمام پیامبران نافذ و جاری است، در این صورت مضمون آن مخالف قرآن مجید بوده، از اعتبار ساقط خواهد شد.

و اگر مقصود این است که این حکم تنها دربارة پیامبر اسلام جاری است و تنها او در میان تمام پیامبران چنین خصیصه‌ای دارد، در این صورت، مشروط بر این است که حدیث یاد شده آن چنان صحیح و معتبر باشد که بتوان با آن آیات را تخصیص زد.


[1] . شرح نهج البلاغهٔ ابن ابی الحدید، ج ۱۴ ص ۲۲۰.

[2] . مقدمة معالم، ص ۱ نقل از کلینی;.

 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: