چندی پیش، از طریق اینترنت نامهای از یک دانشور اهل سنت را دریافت کردم که در ضمن آن نامه از این جانب درباره ماجرای فدک درخواست گفت و گو کرده بود. وی در بخشی از نامه خود چنین نوشته بود:
... به شرط آن که ماجرای فدک را تنها از منظری که شایسته آن است بنگریم و آن را با معیار احساس و عاطفه - که شایستگی قضاوت بین دو مدعی را ندارد - نسنجیم، بلکه نگرشی اندیشمندانه بر آن داشته باشیم و با دیدهی انسانِ با انصافی که بر احساس خود گردن نمینهد، آن را نظاره کنیم و نگاه خویش را سوی حق بداریم، و آن را بپذیریم، در نزد هر که باشد. البته بایستی این نگرش در پرتو منابع موثق و اخبار معتبر اهل سنّت باشد.
وی در بخش دیگری از نامه نوشته بود:
بایسته است که در این گفت و گو بی طرف و آزاداندیش باشیم و حقایق را آن گونه که هست و با بی طرفی تمام بیان کنیم؛ مانند هر مشکل دیگری که بین دو شخص به وجود میآید و نگاهی بر اساس معیارهای صحیح را میطلبد، تا به واقعیت و حقیقت دست یازیده شود.