borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
کوه صبر و استقامت

 

دیده‌اندر ماتم بانوی عالم گریه کن

 

دختر صدیقه‌‌ی کبرای خاتم گریه کن

در عزای ناخدای کشتی صبر و بلا

 

زینب کبری سپه سالار دشت کربلا

گریه کن اندر عزای آن که طوفان بلا

 

از مدینه سیر دادش تا سوی شام بلا

در عزای خواهر سلطان مظلومان حسین

 

گریه کن ای دیده از اعماق جان با شور و شین

گاه در محراب خون بیند علی مرتضی

 

گاه صد پاره جگر بیند امام مجتبی

گاه‌اندر نوک نی بیند سری همچون قمر

 

گاه‌اندر مجلس آن بی حیا در طشت زر

کوه صبر و استقامت زینب کبراست او

 

اسوه‌‌ی تقوا و دانش دختر مولاست او

کاروان سالار بر جمع اسیران زینب است

 

کز غم مرگ حسین مادام در تاب و تبست

خطبه‌‌های آتشین در کوفه و در شام داشت

 

با سیه روزان ظالم بخت نافرجام داشت

بعد قتل شاه دینش اشک او سیّال بود

 

جام جانش تا ابد از غصه مالامال بود

بس که‌اندر شهر شام از دیده مروارید سفت

 

جسم پاکش تا ابد از غصه‌اندر شام خفت

شد رهائی نوحه گر اندر عزا و می‌‌سرود

 

کلک او چون اُستُن حنانه می‌‌نالید رود[1]

******

 

سِرّ نی در نینوا می‌‌‌ماند اگر زینب نبود

 

کربلا در کربلا می‌‌‌ماند اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ

 

پشت ابری از ریا می‌‌ماند اگر زینب نبود

چشمه‌‌ی فریاد مظلومیتِ لب تشنگان

 

در کویر تفته جا می‌‌‌ماند اگر زینب نبود

زخمة زخمی‌ترین فریاد در چنگ سکوت

 

از طراز نغمه وا می‌‌‌ماند اگر زینب نبود

در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ

 

در گلوی چشم‌ها می‌‌‌ماند اگر زینب نبود

ذوالجناح دادخواهی بی ‌سوار و بی ‌لگام

 

در بیابان‌‌ها رها می‌‌‌ماند اگر زینب نبود

در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب

 

پشت کوه فتنه جا می‌‌‌ماند اگر زینب نبود[2]

 

 


[1] . اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی.

[2] . قادر طهماسبی.

 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: