دومین محور قابل بررسی در مورد حدیث لانورث این است که قرآن کریم آن حدیث را تکذیب میکند. ابوبکر از پیامبر6 نقل میکند که حضرتش فرمود: «إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ».
در حالی که قرآن مجید میفرماید:
﴿وَوَرِثَ سُلَیمانُ داوُودَ﴾ .[1]
و سلیمان وارث داوود شد.
همچنین قرآن از زبان زکریا7 این گونه نقل مینماید:
﴿وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائي وَ كانَتِ امْرَأَتي عاقِراً فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا * يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا﴾ .[2]
و من پس از خود از بستگانم بیمناکم و در حالی که زنم نازا و عقیم است. پس تو از جانب خود ولی و جانشینی به من ببخش، که از من ارث برد و از خاندان یعقوب نیز ارث برده و او را ای پروردگار من مورد پسند و رضایت
خود گردان.
بدیهی است که هر چه بر خلاف کتاب خدا باشد به طور حتم و ضرورت مردود است، زیرا حقیقتِ معنای میراث در لغت و در شرع عبارت است از؛ انتقال آن چه که از ارث گذارنده بر جای مانده است به وارثان او بعد از فوتش - چه مِلک باشد چه حق - آن هم مطابق با حکم الهی که در فقه بیان شده است.
روشن است که حمل کردن این موضوع بر نبوّت و علم، خلاف ظاهر است. چرا که نبوّت از اموری نیست که بتوان آن را از خداوند طلب کرد، زیرا نبوّت به انتخاب و گزینش الهی است و هیچ فردی در آن نقشی ندارد و درخواست و طلب هیچ فردی نیز در آن اثری نخواهد گذاشت.
فراتر این که در آیات قرآن قرینههای متعدّدی وجود دارد که تأکید میکند که مقصود از میراث، مال و دارایی است، نه نبوّت و علم.
در آیهای از قرآن دربارهی داوود و سلیمان8 آمده است:
﴿وَ کلاًّ آتَینَا حُکماً وَ عِلْماً﴾ .[3]
و به هر یک از آنان داوری و دانش فراوان دادیم.
قرآن کریم دربارهی یحیی7 میفرماید:
﴿وَآتَیناهُ الحُکمَ صَبِیا﴾ .[4]
و ما در کودکی حکم (پیامبری) به او دادیم.
در آیهی دیگر زکریا7 در دعای خود از خداوند فرزندی خواست تا ولی او باشد و موالی او را از میراث وی محروم نماید و این جز در مال و دارایی محقّق نمیگردد، همچنین زکریا از خداوند فرزندی خواست که مورد رضایت باشد، در حالی که هیچ پیامبری نیست مگر آن که مورد رضایت است.[5]
این جا نظر نگارندهی نامه را به این نکته جلب مینماییم که از چیزهایی که سخن ما را تأکید میکند بیان صریح عدّهای از مفسّران بزرگ اهل تسنن است. آنها میگویند: مقصود در این آیات، ارثِ مال و دارایی است، نه علم و نبوّت.
این نکته برای پژوهشگری که در ذیل این آیات به تفسیر طبری، رازی و دیگر تفاسیر نامدار مراجعه کند هویداست. از این رو، تلاش برخی از افراد برای منصرف کردن آیات از ظواهرشان در راه دفاع از آن حدیث ساقط شده و بی ثمر میگردد.
[1] . سوره نمل: آیه 16.
[2] . سوره مریم: آیات 6 و 5.
[3] . سوره انبیاء: آیه 79.
[4] . سوره مریم: آیه 12.
[5] . اشاره به سوره مریم: آیات 6 و 5.