borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
پاسخ‌های خلیفه

تاریخ، پاسخ‌های خلیفه به حضرت زهرا3 را به صورت‌های مختلف نقل کرده است. از آنجا که مسئلة فدک ازطرف دخت گرامی پیامبر6 به طور مکرر مطرح شده است، جا دارد که معتقد شویم که خلیفه در هر مورد به نوعی پاسخ داده است. اینک پاسخ‌های احتمالی وی را ذکر می‌‌کنیم:

1 ـ هنگامی که شهود زهرا3 به نفع او گواهی دادند، عمر و ابوعبیده به نفع خلیفه گواهی داده و گفتند: پیامبرگرامی پس از تأمین زندگی خاندان خود، باقیماندة در آمد فدک را در مصالح عمومی صرف می‌‌کرد. اگر فدک ملک دختر او بود، چرا قسمتی از درآمد آن را در موارد دیگر مصرف می‌‌کرد؟ دخت گرامی پیامبر6 فرمود: من نیز حاضرم که در آمد اضافی آنجا را در مصالح اسلامی صرف کنم.

خلیفه گفت: من به جای تو این کار را انجام می‌‌دهم![1]

2 ـ خلیفه گواه‌های فاطمه3 را برا اثبات مدعای وی کافی ندانست و گفت: هرگز گواهی یک مرد و یک زن پذیرفته نیست. یا باید دو نفر مرد و یا یک مرد و دو زن گواهی دهند.[2] از نظر احادیث شیعه، انتقاد خلیفه از شهود دختر گرامی پیامبر6 بسیار دردناک است. زیرا وی شهادت علی و حسنین7 را، از آن نظر که شوهر فاطمه3 و فرزندان او هستند، نپذیرفت و شهادت ام ایمن را چون کنیز زهرا3 بود و شهادت اسماء بنت عمیس را از آن رو که روزگاری همسر جعفر ابن ابی طالب بوده، نیز مردود دانست و از بازگردانیدن فدک به فاطمه3 خودداری کرد.[3]

3 ـ خلیفه گواهان دخت گرامی پیامبر6 را برای اثبات مدعای او کافی دانست و قباله‌ای به نام تنظیم کرد ولی سپس به اصرار بعضی آن را نادیده گرفت.

ابراهیم بن سعید ثقفی در کتاب «الغارات» می‌نویسد:

خلیفه، پس از اقامة شهادت شهود، تصمیم گرفت که فدک را به دخت پیامبر بازگرداند. پس در یک ورقه از پوست، قبالة فدک را به نام فاطمه نوشت. فاطمه از خانة او بیرون آمد. در بین راه با همان فرد مصادف شد و او از ماجرا آگاه گردید و قباله را از وی خواست و به حضور خلیفه آمد و به اعتراض گفت: فدک را به فاطمه دادی در حالی که علی به نفع خود شهادت می‌‌دهد و ام ایمن زنی بیش نیست. سپس آب دهان در نامه ‌انداخت و آن را پاره کرد.[4]

ولی حلبی ماجرای فوق را به صورت دیگر نقل می‌کند و می‌گوید:

خلیفه مالکیت فاطمه را تصدیق کرد. ناگهان عمر وارد شد و گفت: نامه چیست؟ وی گفت: مالکیت فاطمه را در این ورقه تصدیق کرده ام. وی گفت: تو به درآمد فدک نیازمند هستی، زیرا اگر فردا مشرکان عرب بر ضد مسلمانان
قیام کننداز کجا هزینة جنگی را تأمین خواهی کرد؟ سپس نامه را گرفت و
پاره کرد.[5]

در اینجا تحقیق دربارة ماجرای فدک به پایان رسید و پروندة حادثه‌ای که تقریباً هزار و چهار صد سال از آن می‌‌گذرد از نو تنظیم شد. اکنون باید دید اصول و سنن داوری اسلام دربارة این حادثه چگونه داوری می‌کند.


[1] . سیرة حلبی، ج ۲، ص ۴۰۰ فتوح البلدان، ج ۴۳ معجم البلدان، ج ۴ مادة فدک .

[2] . شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۱۶.

[3] . بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۰۵.

[4] . شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۷۴.

[5] . سیرة حلبی، ج ۳، ص ۴۰۰. 

 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: