عفت و پاکدامنی، برازندهترین زینت زنان، و گران قیمتترین گوهر برای آنان است. زینب3 درس عفت را به خوبی در مکتب پدر آموخت، آن جا که فرمود: «مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از کسی نیست که قدرت دارد اما عفت میورزد، - یعنی قدرت انجام گناه را دارد ولی از آن دوری میکند- نزدیک است که انسان عفیف فرشتهای از فرشتگان باشد.»
زینب کبری عفت خویش را حتی در سختترین شرایط به نمایش گذاشت. او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت بر عفت خویش پای میفشرد. مورخین نوشتهاند: «او صورت خود را با دستش میپوشاند چون روسریش از او گرفته شده بود.»[2]
شاعر عرب مرحوم سیّد صالح الحلّی به همین قضیه اشاره کرده و میگوید:
«زینب تمامی آن چه را بر مادر گذشت به ارث برد، منتهی دختر سهم اضافهای برداشت که از خانهاش به بدترین خانه حرکت کرد (به اسارت رفت).
صورت را [در اسارت] با دست راست میپوشاند و اگر نیاز میشد، از دست چپ هم بهره میبرد.»[3]
و آن بانوی بزرگوار بود که برای پاسداری از مرزهای حیا و عفاف بر سر یزید فریاد میآورد که: ای پسر آزاد شدههای[جدمان پیامبراسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانی، و دختران رسول خدا6 را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانی؟ نقاب آنان را دریدی و صورتهای آنان را آشکار ساختی.»[4]
[1] . نهج البلاغه فیض الاسلام حکمت 466.
[2] . جزائری الخصائص الزینبیه ص 345.
[3] .
قد ورثت زینـب من امـهــا |
|
کل الذی جری علیهــا وصـــار |
زادت البنــت علــی امـهــــا |
|
تهدی من دارها تهدی الی شرّ دار |
تستر بالیمــنی حوهـاً فـــــان |
|
اعـوزهـا الستـر تمـد الیـســار |
[4] . علامه محمد باقر مجلسی بحار الانوار (بیروت دار الاحیاء التراث العربی) ج 45 ص 134.