borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
دیدگاه اصولیون

از طرفی دانشمندان بزرگ اصولی اهل تسنن نیز در مبحث خبر واحد، بر انفراد ابوبکر در نقل این سخن تصریح کرده‌اند و آن را از مهم ترین و مشهورترین روایاتی شمرده‌اند که صحابه به طور انفراد نقل کرده‌اند. اکنون متن عبارت برخی از آنها را ملاحظه نمایید.

قاضی عضد الدین ایجی در شرح عبارت ابن حاجب که گفته است: عمل به خبر واحد عادل واجب است بر خلاف گفته کاشانی و.. . ؛ می‌گوید:

از نظر ما بسیاری از صحابه و تابعین بارها به چنین خبری عمل کرده‌اند و این کار مشهور و آشکار بوده و مخالفی نداشته است.

وی می‌‌افزاید: جواز پذیرفتن و معتقد شدن به خبر واحد، ثابت و واقع شده است.. ..

از جمله این موارد می‌توان موارد ذیل را برشمرد:

1. عمل کردن ابوبکر به خبری که مغیره درباره‌‌ی میراث جدّه (مادر بزرگ) نقل کرد که عمر نیز بدان عمل کرد و.. ..

2. عمل کردن صحابه به روایاتی که ابوبکر نقل کرد و گفت:

ـ الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ.

ـ الْأَنْبِيَاءِ يَدْفِنُونَ حَيْثُ يَمُوتُونَ.

 ـ نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ.

و روایات و موارد دیگری که نقل آنها موجب طولانی شدن کلام خواهد گردید.[1]

فخر رازی نیز در بحث حجّیت خبر واحد به اجماع صحابه استدلال نموده، و پس از کلامی طولانی گفته است:

صحابه به روایتی که ابوبکر از پیامبر6 نقل کرده که «الْأَنْبِيَاءِ يَدْفِنُونَ حَيْثُ يَمُوتُونَ» و به روایت «الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ» و به روایت «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ» عمل کرده‌اند. .. .[2]

غزالی نیز در این باره اظهار نظر کرده است. وی می‌گوید:

ادّعای کسی که منکر خبر واحد است و آن را حجّت نمی‌‌داند در نهایت سستی است. به همین جهت ارث بردن فاطمه به دلیل نقل ابوبکر حدیث «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ.. . » رد شد .[3]

آمِدی نیز در این مورد سخنی دارد، وی در بحث حجیت خبر واحد می‌نویسد:

دلیل این مطلب، خبرهایی است که در وقایع مختلف بی شماری از صحابه نقل شده، که همگی به اتّفاق به خبر واحد عمل می‌‌کردند و وجوب را در آن لازم می‌‌دانستند، از جمله این موارد همان است که از ابوبکر نقل شده که وی به حدیثی که مغیره نقل نمود، عمل کرد؛ همچنین همه صحابه به روایت ابوبکر که: «الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ» و «الْأَنْبِيَاءِ يَدْفِنُونَ حَيْثُ يَمُوتُونَ» و «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ» عمل کرده‌اند .[4]

علاء الدین بُخاری در این باره می‌گوید:

اصحاب پیامبر به خبرهای واحد عمل می‌‌کردند و در موارد بی شماری به آنها احتجاج می‌‌کرده‌اند و هیچ کس منکر این عمل نمی‌‌شده. .. از جمله‌‌ی این موارد عمل صحابه به آن حدیثی است که ابوبکر از پیامبر6 نقل کرد که حضرتش فرمود: «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ» .[5]

عبدالعلی انصاری نیز در این زمینه سخن گفته است. وی می‌گوید:

دلیل دوم بر نظر ما این است که صحابه بر وجوب عمل به خبر عدل اتفاق نظر داشته‌اند. از جمله موارد آن، عمل کردن صحابه به حدیثی است که خلیفه رسول خدا6 ابوبکر نقل کرد که «الأئمة من قریش» و «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ.. . » .[6]

نظام الدین انصاری در بحث وجوب پذیرش خبر واحد در شرح المنار فی علم الاصول می‌نویسد:

دلیل دیگر قائلین به حجّیت خبر واحد اجماع و اتّفاق نظر علما است. تفصیل این موضوع - آن سان که در کتاب تحریر آمده است - بدین قرار است: به طور متواتر از صحابه نقل شده که آنها در موارد بی شماری به خبر واحد عمل می‌‌کرده‌اند که مجموع این موارد، اجماع و اتّفاق نظر آنان را بر وجوب پذیرش خبر واحد می‌‌رساند. .. و از جمله این موارد می‌توان برشمرد که امیرالمؤمنین ابوبکر به حدیث مغیره و. .. عمل کرد.

همچنین اتّفاق نظر بر پذیرش حدیث ابوبکر که گفت: «الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ» و «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ» ثابت شده است.

ولی لازمه‌‌ی پذیرش چنین خبر واحدی (حدیث «لَا نُورَثُ») آن است که احکام قرآن با خبر واحد نسخ شود، زیرا حدیث ابوبکر - پیش از آن که اجماع بر آن حاصل شود - صرفاً یک خبر واحد بوده و حال آن که حکم ارث بردن دختر در قرآن، اطلاق دارد.

آری! وقتی ابوبکر این سخن را از رسول خدا6 شنیده هیچ تردیدی برای او نمانده، به طوری که حجّیت آن از تواتر تمام‌‌تر بوده پس این حدیث را مخصّص یا ناسخ قرآن قرار داد.. ..


[1] . شرح المختصر: 2 / 58 و 59.

[2] . المحصول فی علم الاصول: 2 / 180 و 181.

[3] . المستصفی فی علم الاصول: 2 / 121 و 122.

[4] . الاحکام فی اصول الاحکام: 2 / 297 و 298.

[5] . کشف الاسرار فی شرح اصول البزدوی: 2 / 688.

[6] . فواتح الرحموت - شرح مسلم الثبوت - هامش المستصفی: 2 / 132.

 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: