borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
یا مدرک الثار

 

یا مدرک الثار البدارالبدار

 

 

شن علی حرب عداک المغار

ای انتقام گیرنده بشتاب، بشتاب و بر دشمنانت شبیخون زن و یورش بر.

 

یا صاحب العصر رکن الهدی

 

 

قد هدَّ، و الجور علی الدین جار

ای صاحب الزمان آیا می‏پسندی سنگ شراب‏گیری بر روی ما بچرخد؟

قد ذهب العدل و رکن الهدی

 

 

قد هد، و الجور علی الدین جار

دادگری رفته، ستون هدایت ویران شده و ستم بر دیانت روا داشته شده است.

اغص رعاک الله من ناصر

 

 

رعیه ضاقت علیها القفار

خداوند تو را حفظ کند، به فریاد مردمی برسی و کسانی را یاری کن که زمین بر آنها تنگ شده است.

تنسی علی الدار هجوم العدی

 

 

مذ اضرموا الباب بجزل و نار

آیا هجوم دشمنان را بر خانه از یاد برده‏ای، در ان هنگام که بر در خانه آتش و هیزم برافروختند.

و رض من فاطمه ضلعها

 

 

و حیدر یقاد قسرا جهار

و پهلوی فاطمه را شکسته و حضرت علی را به زور و آشکارا کشاندند

تعدو و تدعو خلف اعدائها

 

 

یا قوم خلوا عن علی الفخار

پشت سر دشمنان می‏دوید و صدا می‏زد ای مردم دست از علی آبرومند بردارید،

قد اسقطواجنینها و اعتری

 

 

من لطمه الخد العیوم احمرار

 

کودک رحمش را افکندند و از سیل وارد شده بر صورتش چشم‌هایش سرخ شد.

فما سقوط الحمل؟ ما صدرها؟

 

 

مالطمها؟ ما عصرها بالجدار؟

سقط جنین؟ چه شد؟ سینه چه شد؟ سیلی چه شد؟ و فشار بر یوار چه شد؟

ما وکزها بالسیف فی ضلعها؟

 

 

و ما انتشار قطرها و السوار؟

نواختن با شمشیر بر پهلویش؟ پرت شدن گوشواره و دستارش را چه شد؟

ما ضربها بالسوط ما منعها؟

 

 

من البکاء و مالها من قرار

تا زیانه خوردنش چه شد و ممانعت از گریه و عدم آسایش و آرامش او چه شد؟

ما الغصب للعقار منهم و قد

 

 

انحلها رب الوری للعقار

غصب زمین‌های آن حضرت چه شد، با این که پروردگار جهانیان آن زمین‌ها را به او بخشیده بود.

ما دفنها باللیل سرا و ما

 

 

نبش الثری منهم عنادا جهار

دفن آنحضرت چه شد که به طور مخیفانه وشبانه بود و چه شد که آنان اقدام به نبش قبر آن حضرت به طور آشکار نمودند؟

تعسا لهم فی ابنه مارعوا

 

 

نبیهم و قد رعاهم مرار

مرگ بر آنان، در مورد دختری که پیامبراشن را در مورد او رعایت نکردند با این که آن حضرت بارها رعایت حال آنان را کرد.

قد ورثت من امها زینب

 

 

کل الذی جری علیها و صار

زینب نیز از مادرش تمام جریانات و مصائبی راکه بر او وارد شد به ارث برد.

وزادت ابنه علی امها

 

 

من دارها تهدی الی شر دار

دختر بیش از مادر، مصیبت دیگری داشت که از خانه‏اش به بدترین خانه‏ها به هدیه فرستاده شد!

تستر بالیمنی و جوها فان

 

 

اعوزها الستر تمدالیسار

با دست راست صورت‏ها را پوشاند و هنگامی که پوشش، با دست راست امکان نداشت، از دست چپ کمک گرفت.

لا تبزغی یا شمس کی لا تری

 

 

زینب حسری ما علیها خمار

ای خورشید از این که می‏بینی زینب کبری3 چادر و مقنعه ندارد، تو روی بپوشان[1]



[1] . شعراء الحسين7 / 89 ، المرائي و المدائح /219، سید صالح الحلّی.

 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: