این خطبه غرّا، یکی از فصیحترین و کوبندهترین خطبههای تاریخ اسلام است؛ گویی تمام آن از روح بلند علی بن ابی طالب7 و شجاعت بی نظیرش تراوش کرده و بر زبان دخترش زینب کبری3 جاری شده که با همان زبان و همان منطق پدر سخن میگوید.
آنچه در اينجا میتوان فهرستوار به آن اشاره كرد اين است كه اين خطبه از هفت بخش مختلف كه هفت هدف مهم را دنبال میكند، تشكيل يافته است:
1 . نخست اين بانوی شجاع اسلام با چند جمله كوبنده، غرور يزيد را در هم میشكند و با آيه ای از قرآن، موضعش را در پيشگاه خدا روشن میسازد و میگويد: هرگز بهره وری از حكومت و كاخ و ثروت را دليل بر امتياز الهی نگير، تو از مصاديق كسانی هستی كه خداوند آنها را به حال خود واگذارده، تا پشت آنها از بار گناه سنگين شود، سپس آنها را از همه چيز ساقط كرده و به دوزخ میفرستد!
2 . در بخش دوم، رفتار پيغمبر اكرم6 را با اجداد يزيد در فتح مكه كه همه را مشمول عفو قرار داد با عمل زشت يزيد كه فرزند پيغمبر خدا6 را كشته و سرهای بريده و خاندان اسير آنها را شهر به شهر میگردانْد، مقايسه كرده و مهر باطل بر پيشانی يزيد میزند.
3 . در بخش سوم، جملههای كفرآميز يزيد را يادآوری میكند و تأكيد بر عدم ايمان او مینمايد، و اينكه به زودی به سرنوشت آباء و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل میشود.
4 . سپس تأكيد بر مقام والای شهيدان مخصوصاً شهدای خاندان پيغمبر6 در كربلا میكند و افتخار به وجود آنها را امتياز بزرگ اين خاندان میشمرد.
5 . آنگاه به حضور يزيد در محكمه عدل الهی در قيامت اشاره میكند، در آن دادگاهی كه قاضی آن خداست و خصم او پيغمبر اكرم6 و شاهدانش فرشتگان خدا هستند و پايان چنين دادگاهی روشن است.
6 . سپس به تحقير فوق العاده يزيد میپردازد تا آن حد كه میفرمايد: اگر روزگار به من ستم كرد و مرا به صورت زنی اسير پای تخت تو آورد، تصور نكنی من برای تو ارزشی قائلم، من تو را در حدی نمیدانم كه مخاطب سخنانم باشی و اگر با تو سخن میگويم، از باب ناچاری است.
7 . در آخرين بخش از سخنان خود، خداوند را بر نعمتهای بيكرانش بر خاندان نبوت سپاس میگويد كه با رحمت و سعادت آغاز شد و با شهادت و كرامت پايان يافت.[1]
[1] . گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمی ناصر مكارم شيرازی)، امام علی بن ابی طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 596.