borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد اول»
نتیجه خطابه

بـه هنگام ایراد سـخـنرانی زینب3، که تـحـت مراقـبـت شـدید ماءموران دژخیم «عبیدالله بن زیاد» بـا کمال قوت قلب، فصاحت و بـلاغت متـین، محتـوای استـوار، لحن دردمندانه و آهنگ پـرطنین و کوبنده صورت گرفت، چه افراد بی خبر و چه افرادی که فریب خورده و بـرای تـماشا بـه حاشیه مسیرها، داخل غرفه ها، روی سکوها، بـالای پشت بـام‌‌ها و بـالاخره در کوی و بـرزن قرار گرفته بـودند، بـیدار شدند، منقلب گردیدند و سرانجام، آه و ناله، ضجـه و گریه و شیون فوق العاده و بی سابقه‌ای فضای کوفه را در کام خویش فرو برد؛ ورق عوض شد و شماره معکوس حاکمیت یزید آغاز گردید.

بشیربن خزیم می‌گوید: «بـه خـدا سوگند، آن روز مردم را مشاهده کردم که بـا ناراحتـی و حیرت، سخت گریه می‌‌کردند و از تأثـر و تـأسـف، دسـت و انگـشـت بـه دهان و دندان می‌‌گـزیدند!»

آنگاه ادامه می‌‌دهد: «پیرمردی را که در کنار من ایستاده بود مشاهده کردم، به طوری منقلب شده بـود و گریه می‌‌کرد که چانه و محاسن او به شدت می‌‌لرزید و دست خود را به سوی آسمان بـلند کرده بـود و می‌‌گفت: پـدر و مادرم بـه فدای شما اسیران! سالخوردگان شما بهترین سالخوردگان، جوانان شما بـهترین جوانان، زنان شما بـهترین زنان و نسل شما بـهترین نسل‌ها هستند!

شما خاندانی هستـید که هرگز گرفتـار ذلت و زبـونی و شکست و جدا شدن از مردم نخواهید بود.»[1]

امام زین العابدین7 با استماع آن خطبـه و مشاهده انقلاب روحی مردم، خطاب به زینب3 فرمود: عمه جان! آرام بگیر، زیرا در وجود بازماندگان گذشتگان، برای مردم درس عبـرتی وجود دارد.[2] و تو نیز، الحمدلله دانشمندی هستـی که معلم بـه خـود ندیده‌ای، و خـردمندی هستی که استادی نداشته‌ای!

آری، خطبـه حـضرت زینب3 در کوفه و در حـال اسارت، از جـنایت «بنی امیه» در کربلا و شهادت حضرت سید الشهدا7 پرده بـرداشت. عـمق فریبـکاری و تـزویر و ظلم و سـتـم امویان را آشـکار نمود. بـی وفایی و پـیمان شکنی و آینده دردناک کوفیان را تـبـیین کرد.

آنان را منقلب و متـحول نمود. پـایه‌‌های کاخ قدرت حاکمان غاصب و ظالم و قاتـل را بـه لرزه افکند و بـالاخره، غیر از بـیان فاجعه کربلا و معرفی شخصیت و هدف حـضرت حـسین7 و یاران او، پـیام خون شهیدان را بـه غفلت زدگان و فریب خـوردگان ابـلاغ نمود تـا ادامه اسارت و خطابـه ها، پـیام شهادت و عاشورا را در مراحل دیگر نیز، استمرار بخشد.. ..

اعلامیه از قتلگه کرب و بلا داد

 

با زینب و سجاد، سوی شام فرستاد

این جمله ز خون بود، در آن نشریه مسطور

 

باید بشر از قید اسارت بود آزاد[3]


[1] . الملهوف، ص 194 ـ الاحتجاج، ج2، ص31، بحار الانوار، ج 45، ص 110 .

[2] . الاحتجاج، ج2، ص 31 .

[3] . استاد بصیر، حسین پیشوای انسان‌ها، ص 34 ؛ منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 256.

 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: