قبل از هر چیز لازم است این مسأله روشن گردد كه آیا ملائكه با غیر پیامبر هم سخن میگویند؟
و آیا آنان را غیر از پیامبر كس دیگری هم میتواند دید؟ و آیا جز انبیاء كسی صدای آنان را میتواند بشنود؟
برای پاسخ به سؤالات فوق و یافتن جوابهای متقن و محكم به قرآن كریم مراجعه میكنیم:
۱) خداوند میفرماید:
﴿وَ إِذْ قالَتِ الْـمَلائِكَهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللّـهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ﴾[1]
ترجمه:
صریح آیه آن است كه فرشتگان مریم را مخاطب قرار داده و با وی سخن گفتند، آنهم با كلماتی كه بیانگر اوامر الهی و نیز كرامت وی در نزد خداست، یقیناً وی نیز نداء آنان را میشنید و خطابشان را میفهمید.
۲) خدای متعال میفرماید:
﴿وَ أَوْحَینا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعیهِ فَإِذا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقیهِ فِی الْیمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحْزَنی إِنّا رَادُّوهُ إِلَیكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْـمُرْسَلینَ﴾[2]
ترجمه:
مفسّران گفته اند:
معنی «اَوحَینا» در اینجا یعنی؛ به قلب وی افكندیم و یا به قولی وی را به این خطاب مخاطب نمودند.
بعد از بیان این دو نكته، دیگر پذیرش این واقعیت كه بانوی گرانمایه اسلام، فاطمه «محدّثه»و دریافت دارنده حقایق از بارگاه خدا بود، چندان دشوار نیست، چرا كه مقام ارجمند دخت پیامبر نه كمتر از «مریم» بود، و نه كمتر از «مادر موسی». و روشن است كه «مریم» و یا «مادر موسی»، پیامبر خدا نبودند. و باز روشن است كه «فاطمه»، نیز پیامبر برگزیدۀ خدا نبود.
مرحوم «صدوق» در كتاب خویش روایتی از «زید بن علی» آورده است كه میگوید:
امام صادق میفرمود:
فاطمه را بدان جهت «محدثه» نامیدهاند، كه فرشتگان از آسمان فرود آمده و با او گفت وگو میكردند، همانگونه كه با «مریم» صحبت میكردند و او را ندا میدادند.
به فاطمه نیز ندا دادند كه:
یا فاطمه ! اِنَّ اللّـهَ اصْطفاكِ و طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلی نساءِ العالمین.[3]
و نیز از امام صادق است كه به «ابابصیر» فرمود:
«... مصحف «فاطمه» نزد ماست. »
مردم چه میدانند مصحف «فاطمه» چیست؟
آنگاه فرمود:
مصحف «فاطمه» سه برابر قرآن است. به خدای سوگند كه یك واژه از قرآن كریم در آن نیست، بلكه كران تا كران آن حقایقی است كه خدا آنها را بر مادرمان فاطمه املاء و وحی فرمود.[4] این روایت بیانگر نكاتی است كه در خور بحث و تحقیق میباشد:
۱) در مصباح المنیر آمده است كه: صحیفه قطعه پوست یا كاغذی را میگویند، كه در آن چیزی نوشته شده است و جمع آن «صُحُف» و «مُصْحَف» میباشد.
لسان العرب بیان میكند كه:
مُصْحَف یا مُصْحِف یعنی محل جمع شدن صفحاتی است كه بر روی آنها مطالبی نوشته شده و بین دو جلد جمع گردیده باشد.
۲) از آنجا كه قرآن شریف در نظر پیروانش از شمار آیات و سورهها گرفته تا حجم و اندازه، كتابی شناخته شده است، به همین جهت امام صادق كتاب خدا را مقیاس قرار داده و مُصْحَف را از نظر حجم و اندازه با آن سنجیده است.
با این مقیاس اگر قرآنی با حروف و صفحات متوسط در پانصد صفحه چاپ شود، مصحف فاطمه هزار و پانصد صفحه میگردد، درست سه برابر آن.
و منظور امام همین است، نه اینكه كسی تصور نماید، كه كتاب خدا ناقص است، و مصحف فاطمه در مقام كامل ساختن آن میباشد، نه هرگز چنین نمیباشد، همچنان كه منظور این نیست كه قرآن دیگری بر فاطمه فرو فرستاده است.
در جایی دیگر «حسین بن ابی علاء» از امام صادق آورده است كه فرمودند:
«مصحف فاطمه هرگز همانند قرآن نیست، اما در آن آنچه كه مردم را به ما و دانش ما نیازمند میكند و ما را از مردم بی نیاز میسازد وجود دارد، حتی حكم یك تازیانه یا ۱۲ یا ۱۴ آن و دیه خراش و... نیز یافت میشود.[5]
و در روایت دیگری است كه فرمودند:
امّا «مصحف فاطمه» كتابی است كه همه رویدادها و نام تمامی كسانی كه تا روز رستاخیز زمام امور را به دست میگیرند، همه و همه در آن آمده است.
[1] . سوره آل عمران، آیه ۴۱.
[2] . سوره قصص، آیه ۷.
[3] . كافی، ج ۱، ص ۱۸۲.
[4] . كافی، ج ۱، ص ۲۳۸.
[5] . اصول كافی، ج ۲، ص ۲۴۰.