borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
فاطمه (س) تجلیگاه انوار آفرینش «جلد ششم»
رقعه‏ آزادی

پیامبر فرمود: جبرئیل به من گفت: وقتی خدای تعالی فاطمه را به علی تزویج کرد، به رضوان دستور داد و به شجره طوبی امر کرد که رقعه‏‌هایی برای دوستان آل محمد: بر خود گیرد. بعد فرشتگانی از نور به شماره‏ آن رقعه ‏ها، که آنها را بریزند، و آن فرشتگان آن رقعه‏‌ها را بردارند.

وقتی روز قیامت برای اهل محشر برقرار شود، خداوند آن فرشتگان را با آن رقعه‌ها پایین می‌فرستد. وقتی فرشته‏‌ای از آن فرشتگان، با یکی از دوستان اهل‌بیت ملاقات می‌کند، رقعه‏ بیزاری از آتش را به او می‌دهد.

چگونه زهرا را دوست بداریم

محبّت برای خدا، نعمت بزرگ و موهبت عظیمی است. خدای عزّوجل، برای دوستداران خود درجه‏ بزرگ و منزلتی سترگ، و برکت و خیر، قرار داده است. همانگونه که پیامبر به آن دستور فرموده، آن روز که گفت: «سه چیز است که اگر در وجود کسی باشد، شیرینی ایمان را خواهد چشید، و در رأس این امور سه گانه، این است: اول این که خدا و رسول او در نظر شخص، از هر چه جز آنهاست محبوب‌تر باشد. و دوم این که اگر کسی را دوست دارد، صرفاً برای خدا باشد. و سوم، از بازگشت به کفر متنفّر باشد، به آنگونه که دوست ندارد در آتش افکنده شود»!

حال چگونه است، اگر این محبت برای خدا و پیامبر خدا و نسبت به اهل‌بیت گرامی، به ویژه حضرت زهرای بتول (امّ‏ ابیها) باشد، که رسول الله او را دوست می‌داشت و به دوستی او سفارش می‌کرد و به اِعزاز و اکرام و احترام او، امر فرمود.

و در بسیاری از مناسبت‌ها تصریح نمود که او پاره‏ تن من است. آنچه او را خشنود کند مرا خشنود ساخته و آنچه او را به خشم آورد مرا خشمگین کرده است. این سیده‏ فاضله که خداوند نسب شریف پیامبر را در نسل او حفظ کرده است.

آیا ما می‌توانیم پس از رسول الله، جز با محبت و تقدیر و احترام و تعظیم، با خاندان گرامی او عمل کنیم؟ این بانوی بزرگ و با فضیلت و شرافتمند؛ زهرای بتول را دوست می‌داریم؛ چرا که خدای عزّوجلّ او را دوست می‌دارد. و رسول الله او را دوست می‌داشت. و محبّتش را به ما آموخت و به آن دستور داد. «ابن عباس» از پیامبر نقل می‌کند:

«خدا را دوست بدارید به جهت نعمت‌هایی که به شما ارزانی داشته، و مرا دوست بدارید به جهت محبت به خداوند، و خاندان مرا دوست بدارید به جهت محبّت من.»

این یک مسأله‏ ایمانی حسّاسی است و در همین حالی که به حُبّ اهل‌بیت، با تمام اعضا و جوارح و عقل و قلب رو می‌آوریم، باید درک کنیم که در اینجا مسؤولیت‌هایی وجود دارد، که بر اساس آن باید در برابر حدودِ الهی توقف کنیم و اهل‌بیت را گرامی داریم، و چیزی را که شایسته‏ آن هستند برای ایشان مُقرّر داریم. و از میزان شرع تخطّی نکنیم و در آداب و اخلاق كوتاهی نورزیم و از راه درست منحرف نشویم.

در حالی که آنان را و آنان که به آنها عشق می‌ورزند را دوست داریم و در ادای حقوق الهی می‌کوشیم، ناچار باید حدود شرع را نگهداریم و به آدابِ حضرت مصطفی ملتزم باشیم: ستم نکنیم، غلوّ نکنیم و از محدوده‏ شرع تجاوز ننماییم.

اهل‌بیت رسول الله را احترام کنیم و یاران صادق و تابعان مخلص و آنانکه تا روز قیامت به خوبی رهپوی راهشان می‌باشند، ارج نهیم. و در تجلیل و احترام هر فرد مسلمان که به یگانگی خداوند و رسالت حضرت محمد گواهی می‌دهد بکوشیم.

بی شک محبّت، مقدمه‏ پیروی و روآوردن به آنهاست؛ همانگونه در حدیث شریف آمده:

«بدانید که اهل‌بیت من در میان شما، همانند کشتی نوح‌‌اند در میان قوم او، کسی که بر آن سوار شد نجات یافت و آنکه که تخلف کرد غرق شد.»

محبت زهرا و فرزندان و دودمانش، چنانکه بیان شد، به معیار عدل و حق نیاز دارد. و باید رسول خدا را در این محبّت، سرمشق و اسوه قرار دهیم.

به رغم اینکه پیامبر، زهرا را دوست می‌داشت و او ما را توصیه به محبّت می‌فرمود. و به محبت او و فرزندان و دودمانش دستور می‌داد. و هرگاه وارد می‌شد، برای او بپا می‌خاست و در هر مناسبتی به تکریمش می‌پرداخت و به حسنِ رفتار با او و فرزندانش ترغیب می‌کرد،

با این حال در بسیاری از مناسبت‌ها توصیه می‌نمود که در این مورد موضعِ حق و عدل را اتّخاذ کنیم. حتی درباره‏ مسائل جزئی که او از پدر می‌خواست، پیامبر او را با رِفق و مدارا پاسخ می‌داد، و او از راه راست منحرف نمی‌شد. و در خلال رفتاری که با زهرای بتول داشت، اِصرار می‌ورزید که راه حق و عدل را به ما بفهماند؛ بنابراین بر ما واجب است که راه درست را در محبت زهرای بتول انتخاب کنیم.

این آقای ما علی است که راه غلوّ و انحراف و افراط و تفریط را تفکیک می‌کند. و می‌گوید:

«دو کس در رابطه با من هلاک شوند، دوستداری که غلو کند و به چیزی بستاید که در من نیست و دشمنی را که مرا به آنچه خدا از آن منزّه داشته متّهم سازد.»

همین افراط و تفریط سبب هلاکت و گمراهی بسیاری شده است. بنابراین بر ما فرض است که این عترت گرانقدر و پاک، به ویژه سیده‏ زنان، فاطمه‏ زهرا و همسر و فرزندانش را، با همان فضیلتی که خدا به آنان عطا کرده، مورد احترام قرار دهیم. و هیچ نیازی به غلوّ و افراط، وجود ندارد و آنان نیازی ندارند که چیزی زاید بر آن بیفزاییم.

از اینجا می‌توان به اهمیت و خطر دور افتادن از حق و دنباله روی هوا، حتّی در محبّت زهرا پی برد؛ زیرا بر ما فرض است درباره‏ آن حضرت و محبت او و آنچه از او روایت می‌کنیم، به حق و عدل ملتزم باشیم و از کسانی نباشیم که بدون علم، پیروی هوای نفس می‌کنند و خداوند درباره‏ آنها می‌فرماید:

«وَ إِنَّ کَثِیراً لَیضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَیرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ».[1]

 


[1] . سوره انعام، آیه 119.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: