پیامبر فرمود: جبرئیل به من گفت: وقتی خدای تعالی فاطمه را به علی تزویج کرد، به رضوان دستور داد و به شجره طوبی امر کرد که رقعههایی برای دوستان آل محمد: بر خود گیرد. بعد فرشتگانی از نور به شماره آن رقعه ها، که آنها را بریزند، و آن فرشتگان آن رقعهها را بردارند.
وقتی روز قیامت برای اهل محشر برقرار شود، خداوند آن فرشتگان را با آن رقعهها پایین میفرستد. وقتی فرشتهای از آن فرشتگان، با یکی از دوستان اهلبیت ملاقات میکند، رقعه بیزاری از آتش را به او میدهد.
چگونه زهرا را دوست بداریم
محبّت برای خدا، نعمت بزرگ و موهبت عظیمی است. خدای عزّوجل، برای دوستداران خود درجه بزرگ و منزلتی سترگ، و برکت و خیر، قرار داده است. همانگونه که پیامبر به آن دستور فرموده، آن روز که گفت: «سه چیز است که اگر در وجود کسی باشد، شیرینی ایمان را خواهد چشید، و در رأس این امور سه گانه، این است: اول این که خدا و رسول او در نظر شخص، از هر چه جز آنهاست محبوبتر باشد. و دوم این که اگر کسی را دوست دارد، صرفاً برای خدا باشد. و سوم، از بازگشت به کفر متنفّر باشد، به آنگونه که دوست ندارد در آتش افکنده شود»!
حال چگونه است، اگر این محبت برای خدا و پیامبر خدا و نسبت به اهلبیت گرامی، به ویژه حضرت زهرای بتول (امّ ابیها) باشد، که رسول الله او را دوست میداشت و به دوستی او سفارش میکرد و به اِعزاز و اکرام و احترام او، امر فرمود.
و در بسیاری از مناسبتها تصریح نمود که او پاره تن من است. آنچه او را خشنود کند مرا خشنود ساخته و آنچه او را به خشم آورد مرا خشمگین کرده است. این سیده فاضله که خداوند نسب شریف پیامبر را در نسل او حفظ کرده است.
آیا ما میتوانیم پس از رسول الله، جز با محبت و تقدیر و احترام و تعظیم، با خاندان گرامی او عمل کنیم؟ این بانوی بزرگ و با فضیلت و شرافتمند؛ زهرای بتول را دوست میداریم؛ چرا که خدای عزّوجلّ او را دوست میدارد. و رسول الله او را دوست میداشت. و محبّتش را به ما آموخت و به آن دستور داد. «ابن عباس» از پیامبر نقل میکند:
«خدا را دوست بدارید به جهت نعمتهایی که به شما ارزانی داشته، و مرا دوست بدارید به جهت محبت به خداوند، و خاندان مرا دوست بدارید به جهت محبّت من.»
این یک مسأله ایمانی حسّاسی است و در همین حالی که به حُبّ اهلبیت، با تمام اعضا و جوارح و عقل و قلب رو میآوریم، باید درک کنیم که در اینجا مسؤولیتهایی وجود دارد، که بر اساس آن باید در برابر حدودِ الهی توقف کنیم و اهلبیت را گرامی داریم، و چیزی را که شایسته آن هستند برای ایشان مُقرّر داریم. و از میزان شرع تخطّی نکنیم و در آداب و اخلاق كوتاهی نورزیم و از راه درست منحرف نشویم.
در حالی که آنان را و آنان که به آنها عشق میورزند را دوست داریم و در ادای حقوق الهی میکوشیم، ناچار باید حدود شرع را نگهداریم و به آدابِ حضرت مصطفی ملتزم باشیم: ستم نکنیم، غلوّ نکنیم و از محدوده شرع تجاوز ننماییم.
اهلبیت رسول الله را احترام کنیم و یاران صادق و تابعان مخلص و آنانکه تا روز قیامت به خوبی رهپوی راهشان میباشند، ارج نهیم. و در تجلیل و احترام هر فرد مسلمان که به یگانگی خداوند و رسالت حضرت محمد گواهی میدهد بکوشیم.
بی شک محبّت، مقدمه پیروی و روآوردن به آنهاست؛ همانگونه در حدیث شریف آمده:
«بدانید که اهلبیت من در میان شما، همانند کشتی نوحاند در میان قوم او، کسی که بر آن سوار شد نجات یافت و آنکه که تخلف کرد غرق شد.»
محبت زهرا و فرزندان و دودمانش، چنانکه بیان شد، به معیار عدل و حق نیاز دارد. و باید رسول خدا را در این محبّت، سرمشق و اسوه قرار دهیم.
به رغم اینکه پیامبر، زهرا را دوست میداشت و او ما را توصیه به محبّت میفرمود. و به محبت او و فرزندان و دودمانش دستور میداد. و هرگاه وارد میشد، برای او بپا میخاست و در هر مناسبتی به تکریمش میپرداخت و به حسنِ رفتار با او و فرزندانش ترغیب میکرد،
با این حال در بسیاری از مناسبتها توصیه مینمود که در این مورد موضعِ حق و عدل را اتّخاذ کنیم. حتی درباره مسائل جزئی که او از پدر میخواست، پیامبر او را با رِفق و مدارا پاسخ میداد، و او از راه راست منحرف نمیشد. و در خلال رفتاری که با زهرای بتول داشت، اِصرار میورزید که راه حق و عدل را به ما بفهماند؛ بنابراین بر ما واجب است که راه درست را در محبت زهرای بتول انتخاب کنیم.
این آقای ما علی است که راه غلوّ و انحراف و افراط و تفریط را تفکیک میکند. و میگوید:
«دو کس در رابطه با من هلاک شوند، دوستداری که غلو کند و به چیزی بستاید که در من نیست و دشمنی را که مرا به آنچه خدا از آن منزّه داشته متّهم سازد.»
همین افراط و تفریط سبب هلاکت و گمراهی بسیاری شده است. بنابراین بر ما فرض است که این عترت گرانقدر و پاک، به ویژه سیده زنان، فاطمه زهرا و همسر و فرزندانش را، با همان فضیلتی که خدا به آنان عطا کرده، مورد احترام قرار دهیم. و هیچ نیازی به غلوّ و افراط، وجود ندارد و آنان نیازی ندارند که چیزی زاید بر آن بیفزاییم.
از اینجا میتوان به اهمیت و خطر دور افتادن از حق و دنباله روی هوا، حتّی در محبّت زهرا پی برد؛ زیرا بر ما فرض است درباره آن حضرت و محبت او و آنچه از او روایت میکنیم، به حق و عدل ملتزم باشیم و از کسانی نباشیم که بدون علم، پیروی هوای نفس میکنند و خداوند درباره آنها میفرماید:
«وَ إِنَّ کَثِیراً لَیضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَیرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ».[1]
[1] . سوره انعام، آیه 119.