از اين گونه احاديث استفاده مىشود كه براى تحقق و گسترش حكومت حق امام عصر4 در سطح جهان، حتى پس از ظهور آن حضرت اخلاص، فداكارى، سختى و خون دل خوردنهاى فراوان لازم است.
نكتهى ديگر آن كه براى تحقق حكومت جهانى موعود، علاوه بر مهارتهاى جنگى و نظامى، مهارتها و توانايىهاى ديگرى نيز مورد نياز و احتياج است. علاوه بر شجاعت و شهامت سرداران جنگى ورزيده، حكمت و درايت عالمانى فرزانه و وارسته مورد نياز خواهد بود.
وقتى دريافتيم كه مهمترين مشكل امام زمان، جهاد علمى و فرهنگى با شبهه افكنانى است كه قرائتهاى جديدى از دين ارائه مىكنند، معلوم مىشود كه علاوه بر دليرمردانى ورزيده در عرصهى جهاد نظامى به عالمانى وارسته و توانا نيازمنديم تا امام زمان را در جهاد علمى با اين شياطين انسان نما يارى رسانند.
البته ما بايد چنان خود را به اوج آمادگى برسانيم كه به محض ظهور حضرتش بتوانيم در ركاب او شمشير بزنيم و از پيشرفتهترين سلاحهاى نظامى نيز استفاده نماييم؛ اما حال كه فهميديم امام زمان مسؤوليت مهم ديگرى دارد كه رنج و غصهاش از هر چيز ديگرى بيشتر و كشندهتر است، بايستى براى يارى آن حضرت، خويش را به سلاح علم و آگاهى مجهز نموده و با تمام توان در رفع اين گونه شبهات تلاش نماييم تا بتوانيم دوستان و شيعيان آن حضرت را از دام اين شياطين شبهه افكن برهانيم و بدانيم كه مرزبانى از قلوب شيعيان آن حضرت بر عهدهى علماى ربانى است: « عُلَمَاءُ شِيعَتِنَا مُرَابِطُونَ فِي الثَّغْرِ الَّذِي يَلِي إِبْلِيسَ وَ عَفَارِيتَهُ شِيعَتُهُ النَّوَاصِبُ، يَمْنَعُوهُمْ عَنِ الْخُرُوجِ وَ التُسَلِّطْ عَلَيَّ ضُعَفَاءِ شِيعَتِنَا. أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِكَ مِنْ شِيعَتِنَا كَانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْكَ وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ لِأَنَّهُ يَدْفَعُ عَنْ أَدْيَانِ مُحِبِّينَا وَ ذَلِكَ يَدْفَعُ عَنْ أَبْدَانِهِم»؛[1] عالمان شيعيان ما، محافظ و نگهبان آن مرزهايى مىباشند كه نفوذگاه ابليس و پيروان جنّى و انسى اوست. اين مرزبانان عقيده و ايمان، شيعيان ضعيف ما را از بى ايمانى و غلبهى شيطان، دور مىدارند.
آگاه باشيد! كه هر كس براى چنين امر مهمى بپا خيزد، فضيلتش هزار هزار مرتبه از فضيلت جنگ و كارزار با تمام دشمنان اسلام بيشتر است؛ چرا كه شر و بلا را از دين و بدن محبان ما دور مىسازد.
[1] . الصراط المستقيم: ج 3، ص 55. الاحتجاج: ص 17. تفسير امام حسن عسكرى7: ص 343. عوالى اللئالى: ج 1، ص 18. بحارالانوار: ج 2، ص 5.