چراغ دل انسان نيز در اثر تهوّسات و معاصي و افكار شيطانيّه، بر روي آن پردهاي و چركي ميگيرد و نميگذارد در آفاق و انفس تفكّر كند و تدبّر نمايد و از عالم آفرينش عبرت بگيرد و از آيات الهيّه پي به وجود صانع حكيم برد.
اعراض از ياد خدا موجب معيشت ضَنك، و كوري در آخرت است
﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى * قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً * قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى﴾.[1]
«و كسي كه از ذكر من و از ياد من روي گرداند، پس در اثر اين إعراض، زندگاني او ناگوار و سخت ميشود، و ما او را در روز قيامت نيز كور محشور خواهيم نمود. ميگويد: بار پروردگار من! چرا مرا كور محشور نمودي در حالي كه من بينا بودهام؟
خداوند ميفرمايد: اينچنين است كه آيات ما به تو رسيد پس آنها را فراموش كردي و بالنّتيجه امروز فراموش شدي!»
يعني همان طور كه آيات ما را به دل نپذيرفتي، و چشم دل را باز ننمودي، و به واسطة عمل صالح و ايمان و اعتقاد به خدا آن چرك و كثافت را از روي دل نزُدودي، و بالاخره در حجاب از ادراك حقائق، و در كوري ماندي؛ امروز نيز نتيجۀ كوري و إعراض، همان كوري خواهد بود!
از اين آيۀ شريفه نيز به خوبي استفاده ميشود كه كسي كه در دنيا ربط با خدا پيدا نكند، و سَر تسليم در برابر اوامر و تشريعات او فرود نياورد، و سجدۀ حقّ ننمايد، و لباس ذلّ عبوديّت در بر ننمايد، و با همين حال مرگ او را دريابد؛ در آنجا هم در ظلمت و كوري است، در نابينائي و حجاب است.
تمام عالم قيامت اشراق باشد براي اين كور چه فائدهاي دارد؟ مثل اينكه تمام اين دنيا از نور آفتاب پر باشد براي نابينايان چه اثري خواهد داشت؟
زماني که پردهها کنار رود، آن وقت سختيهاي پشت پرده ظاهر ميشود و از ناحيه پروردگار چيزهايي بر شما روي ميکند که گمانش را هم نميبرديد در آنجاست که زيان کار آنهايي بودند که راه باطل را طي کردند.
﴿يَوْمَ تَرَى الْـمُؤْمِنينَ وَ الْـمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ * يَوْمَ يَقُولُ الْـمُنافِقُونَ وَ الْـمُنافِقاتُ لِلَّذينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً﴾.[2]
«روزي ميرسد كه اي رسول ما تو ميبيني كه نور مردان مؤمن و زنان مؤمنه، در مقابل و روبروي آنها و از طرف راست آنها در حركت و شتاب است.
(البتّه اين نور خودِ آنهاست كه قبل از اينكه هر جا بروند در جلوي آنان نورشان در حركت است، و به واسطة اين نور تاريكيها و عقبات راههاي قيامت را در جلوي پاي خود روشن ميبينند.
همانطور كه مؤمنين در دنيا اعمالي انجام ميدهند و آنها را جلو ميفرستند و پس از آن خود به آخرت ميروند، اين نور در قيامت كه تجلّيگاه اعمال است نيز جلوي آنها در حركت است. )
فرشتگان رحمت، مؤمنين را بدين قسم بشارت ميدهند كه: امروز در بهشتهائي از درختان انبوه و سر به هم آورده كه در زمين آن نهرهائي جاري است وارد ميشويد! و در آنجا مُخلَّد و به طور دوام خواهيد ماند! و اين يك كاميابي و بهره و فوز عظيمي است.
در آن روز مردان و زنان منافق به مؤمنين ميگويند: به ما نظري بيفكنيد تا ما از نور شما بهرهاي برگيريم!
در پاسخ به آنان گفته ميشود: شما به پشت خود برگرديد، و از آنجا تقاضاي نور را بنمائيد!»
[1] . آيات 124 تا 126، از سورۀ 20: طه.
[2] . آيۀ 12 و قسمتي از آيۀ 13، از سورۀ 57: الحديد.