به آخرين فراز خطبه مبارک حضرت زهرا3 رسيديم که منجر به گفتوگويي طولاني بين حضرت زهرا3 و به اصطلاح خليفه اول شد. حضرت در ضمن جوابهاي کوبنده خود به آيات قرآن استناد ميکردند. ابوبکر سرانجام گفت : «من با مشورت مردم بر کرسي خلافت نشستهام و مردم من را به اين پست مأمور کردهاند و اگر در ملک فدک دخالت کردم با موافقت مردم بوده است. اين شما و اين مردم؛ هر چه ميگويند عمل کنيد!» حضرت پاسخ کوبندهاي به او دادند و بعد بار ديگر رو به مسلمانان کردند و فرمودند:
اي تودههاي مردم مسلمان! اي کساني که با سرعت به سراغ سخنان باطل ميرويد اما نسبت به کار زشت و زيانبار چشمپوشي و مسامحه ميکنيد! آيا در قرآن تدبر نميکنيد يا بر دلهايتان قفل زده شده است؟! بلکه اعمال بد شما دلهايتان را تيره کرده است. پس خدا چشم و گوشتان را گرفت و چه بد تفسيري براي آيات خدا کرديد و به چه رأي بدي اشاره کرديد! و چه بد عوضي است آن عوضي که از اين کارتان دريافت کرديد!
به خدا قسم! اين کار براي شما بسيار گران تمام خواهد شد. بار بسيار گراني است و عاقبت بسيار وخيمي در پي دارد. روزي که پرده از اعمال شما برداشته ميشود و آن چه وراء آن است آشکار ميشود، از طرف خدا بدبختيها و گرفتاريهايي براي شما ظاهر خواهد شد، که هيچ گمانش را هم نميکرديد و در آن روز است که اهل باطل بسي زيان خواهند کرد. [1]
روشن است که بعد از اينکه به اصطلاح متصدي خلافت، کار را به مردم واگذار کرد و گفت؛ من به رأي آنها عمل کردم قاعدتا؛ اگر مردم احساس مسئوليت ميکردند بايد اظهار مخالفت ميکردند به خصوص که حضرت بارها از آنها به خاطر ياري نکردن حق گله کردند. با همه اينها باز هم مردم سکوت کردند و چيزي نگفتند. از اين رو حضرت زهرا3 مردم را مخاطب قرار دادند و به آنها اعتراض کردند که چه طور شما حرف باطل را ميپذيريد و نسبت به رفتار خلاف حق چشمپوشي و مسامحه ميکنيد؟! بدانيد که سرانجام تبعات اين عمل را خواهيد ديد و روزي پشيمان خواهيد شد که ديگر سودي نخواهد داشت.
[1] . سوره محمد، آيه 24.