borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
تجسم گناهان و وحشت گنهكاران

﴿وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها﴾

دو كلمه (صغيرهٔ) و (كبيرهٔ) وصف‌اند كه در جاى موصوف خود كه همان خطيئه و يا معصيت و يا زشتكارى و امثال آن است نشسته‌اند.

و اينكه گفتند: واى بر ما اين چه كتابى است كه هيچ كوچك و بزرگى را فروگذار نكرده و همه را شمرده است خود اظهار وحشت و فزع از تسلط كتاب در احصاء و شمردن گناهان و يا تسلطش بر مطلق حوادث و از آن جمله گناهان است، كه اين اظهار وحشت را به صورت استفهام تعجبى اداء كرده‌اند،

و از آن به دست مى‌آيد كه چرا اول صغيره را گفتند بعد كبيره را با اينكه جا داشت بگويند: هيچ گناه بزرگ و (هيچ گناه كوچكى را هم فروگذار نكرده ) چون در كلام مثبت وقتى مطلب را ترقى مى‌دهند از بزرگ گرفته به كوچك ختم مى‌كنند. و وجه آن اين مى‌باشد - و خدا داناتر است - كه هيچ گناه كوچكى را به خاطر اينكه كوچك است، و مهم نيست، از قلم نينداخته، و هيچ گناه بزرگى را به خاطر اينكه واضح است، و همه مى‌دانند فروگذار نكرده. و چون مقام، مقام تعجب است مناسب اين است كه از كوچك‌تر شروع شود.

(وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً) - از ظاهر سياق بر می‌‌‌آيد كه جمله مورد بحث، مطلب تازه‌اى باشد نه عطف تفسير براى جمله ﴿لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً﴾.

و بنابراين، از آن بر می‌‌‌آيد كه آنچه را حاضر نزد خود مى‌يابند خود اعمال است، كه هر يك به صورت مناسب خود مجسم مى‌شود نه كتاب اعمال و نوشته شده آنها، همچنان كه از امثال آيه ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾ نيز همين معنا استفاده مى‌شود، و جمله «و لا يظلم ربك احدا» نيز كه در ذيل آيه مورد بحث است همين معنا را تاييد مي‌كند چون ظلم نكردن بنا بر تجسم اعمال روشن‌تر است، زيرا وقتى پاداش انسان، خودِ كرده‌هاى او باشد و احدى در آن دخالت نداشته باشد ديگر ظلم معنا ندارد - دقت فرمائيد.

﴿وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ. . . ﴾

در اين جمله براى بار دوم ماجراى ميان خدا و ابليس را ياد آورى مى‌كند. آن زمان كه به ملائكه دستور داد تا بر آدم پدر آنان، سجده كنند، همه سجده كردند مگر ابليس كه از جن بود پس از امر پروردگارش تمرد كرد.

و معناى آن اين است كه: به ياد آر اين واقعه را تا براى مردم روشن شود كه ابليس - كه از جن بود - و همچنين ذريه او دشمنان ايشانند و خير ايشان را نمى‌خواهند، پس سزاوار نيست كه فريب او را كه لذات مادى دنيا و شهوات، و نيز اعراض از ياد خدا را براى ايشان زينت مى‌دهد بخورند. و نيز سزاوار نيست كه او را اطاعت كنند، و به سوى باطلى كه او دعوتشان مى‌كند قدم نهند.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: