دخت گرامى پيامبر6 از مقام والايى برخوردار بود. سخنان رسول گرامى6 در حقّ دخترش حاكى از عصمت و پيراستگى او از گناه است، آنجا كه درباره او مىفرمايد:
فاطمه پاره تن من است، هركس او را به خشم آورد مرا خشمگين كرده است». ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا6 مايه اذيت و ناراحتى اوست و سزاى چنان شخصى در قرآن كريم چنين بيان شده است:
«وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّـهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»[1]؛ آنان كه رسول خدا را آزار دهند، براى آنان عذاب دردناكى است».
چه دليلى استوارتر بر فضيلت و عصمت او كه در حديث ديگرى رضاى وى در گفتار پيامبر6 مايه رضاى خدا، و خشم او مايه خشم خدا معرّفى گرديده است، مىفرمايد:
دخترم فاطمه! خدا با خشم تو خشمگين، و با خشنودى تو، خشنود مىشود».[2]
به سبب داشتن چنين مقامى والا، او سرور زنان جهان است، و پيامبر در حق او چنين فرموده:
«دخترم فاطمه! آيا به اين كرامتى كه خدا به تو داده راضى نمىشوى كه تو، سرور زنان جهان و سرور زنان اين امّت و سرور زنان با ايمان باشى».[3]
[1] . سوره توبه، آيه 61.
[2] . مستدرك حاكم، ج 3، ص 154؛ مجمع الزوائد، ج 9، ص 203 و حاكم در كتاب مستدرك احاديثى مىآورد كه جامع شرايطى است كه بخارى و مسلم در صحت حديث، آنها را لازم دانستهاند.
[3] . مستدرك حاكم، ج 3، ص 156.