borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
مقامات والاى اهل بيت

آنچه در اين فراز از خطبه خوانده‌ايد، اين حقيقت را به عالى‌ترين بيانى تبيين مى‌كند، كه با وجود «اهل بيت» و «عترت پيامبر» در ميان مسلمانان و پيروى مردم از سخنان آنان، هرگز خطر گمراهى آنها را تهديد نمى‌كند، آنها زمامداران حق و چراغ‌هاى هدايت و پرچم‌هاى دين و ترجمان قرآن و وحى‌اند، و اگر در رواياتى كه در منابع شيعه و اهل سنّت وارد شده، اين همه تأكيد بر محبّت آنان مى‌بينيم، به خاطر آن است كه اين محبّت، انگيزه‌اى بر پيروى از آنان، و پيروى از آنان مايه هدايت مى‌گردد. از جمله، «فخر رازى» در «تفسير كبير» خود از «زمخشرى» در «كشّاف» اين حديث نورانى و پر معنا را از پيغمبر اكرم6 نقل مى‌كند كه فرمود:

«آگاه باشيد! هر كس با محبّت آل محمّد بميرد، شهيد است».

«آگاه باشيد! هر كه بر محبّت آل محمّد بميرد، آمرزيده است».

«آگاه باشيد! هر كه بر محبّت آل محمّد بميرد، توبه‌اش پذيرفته است».

«آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمّد بميرد، با ايمان كامل مرده است».

«آگاه باشيد! هر كه با محبّت آل محمّد بميرد، فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مى‌دهد».

«آگاه باشيد! هر كسى بر عداوت آل محمّد بميرد، روز قيامت در حالى بر محشر وارد مى‌شود كه بر پيشانى او نوشته شده است : «مأيوس از رحمت خدا!»[1] در حديث ديگرى از پيامبر خدا6 آمده است كه فرمود:

«من نخستين كسى هستم كه به پيشگاه خداوند قادر توانا، در روز قيامت حاضر مى‌شود و همچنين كتاب خدا و اهل بيتم حضور مى‌يابند، سپس امّتم حاضر مى‌شوند و بعد از آن، از آنها سؤال مى‌كنم شما با قرآن و اهل بيتم چه كرديد؟»[2] احاديث درباره ولاى اهل بيت و محبّت آنان و تمسّك به هدايت‌هايشان از طرق شيعه و اهل سنّت فراوان است و آنچه در بالا آمد، تنها نمونه‌اى از آن بود.

بخش پنجم‌

أَيُّهَا النَّاسُ! خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ 6: «إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِمَيِّتٍ، وَ يَبْلَى مَنْ بَلِيَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِبَالٍ» فَلَا تَقُولُوا بِمَا لَا تَعْرِفُونَ، فَإِنَّ أَكْثَرَ الْحَقِّ فِيمَا تُنْكِرُونَ. وَ اعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّةَ لَكُمْ عَلَيْهِ ـ وَ هُوَ أَنَا ـ، أَ لَمْ أَعْمَلْ فِيكُمْ بِالثَّقَلِ الْأَكْبَرِ! وَ أَتْرُكْ فِيكُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ! قَدْ رَكَزْتُ فِيكُمْ رَايَةَ الْإِيمَانِ، وَ وَقَفْتُكُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ، وَ أَلْبَسْتُكُمُ الْعَافِيَةَ مِنْ عَدْلِي، وَ فَرَشْتُكُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَرَيْتُكُمْ كَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِي، فَلَا تَسْتَعْمِلُوا الرَّأْيَ فِيمَا لَا يُدْرِكُ قَعْرَهُ الْبَصَرُ، وَ لَا تَتَغَلْغَلُ إِلَيْهِ الْفِكَر.  

ترجمه‌

«اى مردم! اين حقيقت را از خاتم پيامبران6 بگيريد كه فرمود : «كسانى كه از ما مى‌ميرند، در حقيقت نمرده‌اند و آن كس كه از ما جسدش كهنه شده، در واقع كهنه نشده. » پس آنچه را نمى‌دانيد، نگوئيد، چرا كه بسيارى از حقايق در امورى است كه انكار مى‌كنيد و كسى را كه دليلى بر ضدّ او نداريد، معذور داريد، - و آن كس منم- آيا من به ثقل اكبر [قرآن مجيد] در ميان شما عمل نكردم، و آيا در ميان شما، ثقل اصغر [عترت پيامبر6‌] را باقى نگذاردم (و پاسدارى ننمودم). پرچم ايمان را در ميان شما نصب كردم و پايه‌هاى آن را محكم نمودم و شما را به حدود حلال و حرام آگاه ساختم، و جامه عافيت را به عدل خود، بر شما پوشاندم، و بساط كارهاى‌ نيك را با سخن و عمل خود، در ميان شما گستردم، و فضايل اخلاقى را از سوى خود، به شما نشان دادم. بنابراين، وهم و گمان خود را در آنجا كه چشم، ژرفاى آن را نمى‌بيند و فكر، توانايى جولان در آن را ندارد، به كار نبريد.»

 


[1] . تفسير فخر رازى، جلد 27، صفحه 165، ذيل آيه 23 سوره شورى.

[2] . اصول كافى، جلد 2، صفحه 600، حديث 4.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: