صاحب كامل الزيارات نقل كرده است كه از عبدالله بن بكير گفت: با امام صادق7 از مدينه به طرف مكه میرفتيم به منزل عسفان رسيديم عبور ما به كوه سياهی افتاد كه بسيار وحشتناك بود به امام صادق7 عرض كردم؛ يا ابن رسول الله8 چقدر اين كوه وحشتناك است. حضرت فرمود: يابن بكير آيا میدانی اين كوه چه كوهی است؟ عرض كردم: نه. فرمودند: به اين كوه كَََََََََََََََََََََََََََمَد میگويند و بر سر وادی از وادیهای جهنم واقع است و در اين كوه قاتلين پدرم معذبند و. . . تا اينكه حضرت میفرمايند: من از اين كوه در سفرهايم عبور نكردهام و بر سر اين كوه توقف نكردهام مگر آن كه هر بار آن دو غاصب را در اينجا ديدهام كه به من استغاثه میكنند و از من كمك میخواهند. من نيز نگاهی به قاتلين سيدالشهداء7 میاندازم و به آن دو میگويم؛ اينها كاری را انجام دادند كه شما دو نفر اساسش را گذاشتيد و. . . از اين دو نفر دومی (لعنهٔ اللهعليه) تضرع و زاری بيشتری میكند و من گاهی اوقات اينجا در مقابل دومی میايستم تا مقدار كمی از زخمهای دلم و داغهای قلبم تسلی يابد.
حديث مفصل است كه در اينجا خلاصه حديث آورده شد[1]
[1] . کامل الزيارات: باب 32، ص 103، ح7، طبع قديم ـ باب 108 نوادر الزيارات: ص 539، ح2، چاپ جديد.