در تفسير عياشى در ذيل آيه (يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ. . . ) از خالد بن نجيح از امام صادق7 روايت كرده كه فرمود: وقتى روز قيامت مىشود كتاب آدمى را به او مىدهند و مىگويند (بخوان) خالد مىگويد: عرض كردم آيا آنچه بخواند مىشناسد؟ فرمود: همه را به ياد مىآورد، هيچ لحظه و نگاه زير چشمى هيچ كلمهاى و هيچ گامى و هيچ عمل ديگرى انجام نداده مگر آنكه با خواندن آن كتاب همه را به ياد مىآورد، به طورى كه گويا همان لحظه آن را انجام داده است، و به همين جهت مىگويند (واى بر ما اين چه كتابى است كه هيچ كوچك و بزرگى را نگذاشته مگر آنكه آن را برشمرده است).
و در تفسير قمى در ذيل جمله (و لا يظلم ربك احدا) روايت آورده كه هر كس هر چه كرده در آن كتاب نوشته مىبيند.
و در تفسير برهان از ابن بابويه به سند خود از ابى معمر سعدان از على7 روايت ميكند كه در ذيل جمله (وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها) فرموده: مظنه در اين جمله به معناى يقين است، يعنى وقتى يقين كردند كه به عذاب در آمدنى هستند.
و در الدرالمنثور است كه ابن مردويه از ابى سعيد خدرى از رسول خدا7 روايت كرده كه فرمود: روز قيامت كافر را پنجاه هزار سال سر پا نگه مىدارند، به خاطر اينكه او در دنيا عمل نكرد. و كافر جهنم را از فاصله چهل سال راه مىبيند، و يقين ميكند در وى قرار خواهد گرفت.